سریال پایتخت | همسر بازیگر سریال پایتخت | ازدواج بازیگر سریال پایتخت
ژست مثبت ۱۸ بازیگر معروف پایتخت در کنار خانم بازیگر خارجی | محسن تنابنده چشم زنش را دور دید
ژست مثبت ۱۸ بازیگر معروف پایتخت در کنار خانم بازیگر خارجی حاشیه ساخت.
به گزارش شمانیوز: سریال پایتخت یک مجموعهٔ تلویزیونی ایرانی به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری است که در شش فصل از شبکه یک پخش شدهاست. بازیگران سریال پایتخت محسن تنابنده، ریما رامینفر، علیرضا خمسه، احمد مهرانفر، نسرین نصرتی، سارا فرقانی اصل، نیکا فرقانی اصل، سلمان خطی، هومن حاجیعبداللهی، مهران احمدی و بهرام افشاری هستند. سریال پایتخت در 6 فصل تولید و برای مردم به نمایش در آمد. محسن تنابنده طراح و سرپرست نویسندگان سریا پایتخت بوده و فیلمنامه هر فصل از این مجموعه را با همکاری یک یا چند نویسنده نوشتهاست. ژست مثبت ۱۸ بازیگر معروف پایتخت در کنار خانم بازیگر خارجی حاشیه ساخت.
بیوگرافی محسن تنابنده
محسن تنابنده (زادهٔ 26 فروردین 1354) بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی است. محسن تنابنده در یک خانوادهٔ دامغانی در تهران زاده شد. او فرزند دوم خانواده است و به جز خودش، یک برادر و یک خواهر دارد، خانواده تنابنده به اقتضای شغل پدر به پیکان شهر میروند. پس از مدتی سکونت در آنجا به اسلامشهر رفته و مقیم این شهر در حاشیه تهران میشوند. محسن تنابنده مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را در اسلامشهر سپری کرد، او فارغالتحصیل رشته بازیگری است. تنابنده بهطور حرفهای فعالیت بازیگری خود را در عرصهٔ تئاتر یک سال قبل از ورودش به دانشگاه، در سال 1374 با بازی در نمایش بارعام و پس از آن نمایش جریان عصبی که هر دو اثر نوشته و کار حسن وارسته است آغاز کرد. پس از تجربهٔ چند نقش در تئاتر با این کارگردان، با بازی در فیلم دانههای ریز برف به کارگردانی علیرضا امینی در سال 1382 وارد سینما شد، البته او در طول دوران حرفهای خود همواره علاوه بر بازیگری به نویسندگی و بازیگردانی نیز مشغول بوده است.
این هنرمند سرشناس کشورمان تحصیلاتش را در زمینه بازیگری در دانشگاه هنر به پایان رساند و از سال 74 به دنیای بازیگری در تئاتر راه یافت.
محسن تنابنده علاوه بر بازیگری در زمینه کارگردانی و نویسندگی سینما، تلویزیون و تئاتر هم فعالیت میکند و یکی از مهم ترین نقش های دنیای بازیگری او بازیگری و نویسندگی در سریال پایتخت است.
نقطۀ شروع بازیگری محسن تنابنده تا جوایز و افتخارات
او ابتدا در تئاتر مشغول به فعالیت بود و چند سال بعد برای بازی و نوشتن فیلمنامهٔ استشهادی برای خدا (1386) برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و نامزد دریافت جایزهٔ بهترین فیلمنامه از جشنوارهٔ فیلم فجر شد. تنابنده همچنین 2بار در سال های 1388 و 1395 موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شده است.
تنابنده در سال 1388 برای بازی در فیلمهای سنگ اول و هفت دقیقه تا پائیز و در سال 1395 برای بازی در فیلم فراری سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنوارهٔ فیلم فجر دریافت کردهاست. او در سال 1386 برای بازی در فیلم استشهادی برای خدا برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنوارهٔ فیلم فجر شد. تنابنده همچنین موفق به دریافت جوایز مختلفی از دیگر جشنوارههای داخلی و خارجی شدهاست.
نقش های متفاوت محسن تنابنده
بازی او در سریال پایتخت در نقش نقی معمولی در ذهنها ماندگار شد. او همچنین در سریال شاهگوش در سه نقش با گریمهای متفاوت ظاهر شد، از دیگر نقشهای عجیب او بازی در نقش یک پیرزن در سریال ابله است. تنابنده در فیلم محمد رسولالله نقش ساموئل یهودی را بازی کرده که بیشتر دیالوگها را با زبان عبری بیان میکند.
شروع فعالیت کارگردانی محسن تنابنده
محسن تنابنده فعالیت خود در عرصهٔ کارگردانی را با ساخت فیلم گینس در سال 1393 آغاز کرد. وی همچنین در دومین تجربهٔ کارگردانی خود، در سال 1397، فیلم قسم را ساخت.
حواشی محسن تنابنده
- محسن تنابنده و احمد مهرانفر هنگامی که در میانه فیلمبرداری پایتخت 6 بودند، در واکنش به اهانتهای مجری برنامه جهان آرا به رخشان بنیاعتماد و باران کوثری که از شبکه افق پخش شد، از همکاری با صدا و سیما برای همیشه انصراف دادند. محسن تنابنده در اظهاراتش گفت: «... هماکنون هم چارهای جز ادامه تصویربرداری پایتخت 6 نداریم وگرنه میخواستم همین الان همکاری ام را با تلویزیون به اتمام برسانم.»
- پس از آنکه سیلی زدن نماینده سبزوار در مجلس به یک سرباز وظیفه بازتاب اعتراضآمیز گستردهای در رسانهها و فضای مجازی پیدا کرد، محسن تنابنده به این موضوع واکنش نشان داد و با انتشار سکانسی از سریال پایتخت نوشت:
«حاج آقا مالکی هم نماینده مجلس بود ولی مطیع قانون حتی اگه مأمور به من میگفت بچه خوشگل!»
ازدواج محسن تنابنده
محسن تنابنده 23 بهمن ماه سال 94 با انتشار تصاویری از مراسم عقدش خبر ازدواجش را به صورت رسمی اعلام کرد.
نامی اولین فرزند محسن تنابنده است که بهمن ماه سال 96 متولد شد و محسن تنابنده با وجود او اولین بار طعم پدر شدن را چشید.
ساعت و زمان پخش سریال پایتخت فصل هفتم
خبرهای جدید از فصل هفتم «پایتخت»
* محسن تنابنده در آخرین گفتوگوی خود با فریدون جیرانی در کافه آپارات، تا به اسمِ «پایتخت» رسید اینطور گفت که ما دوست داریم کار کنیم و مسئولان تلویزیون باید در موردِ آن تصمیمگیری کنند. با تلویزیونیها صحبت میکنیم آنها توپ را به میدانِ پایتختیها میاندازند. به هر حال مردم همانقدر که پیگیرِ ساخت ادامه سریالهایی مثل «نونخ» و «زیرخاکی» و حتی برخی کارهای قدیمیترند، به مراتب بیشتر پیگیرِ ساخت فصل هفتم «پایتخت»اند. به نظرشما که مشاور پروژه «پایتخت6» هم بودید و احتمالاً خیلی اطلاعات بیشتری دارید، پرونده «پایتخت» در فصل ششم بسته شده و یا فصل هفتمی هم در کار است؟
من فکر میکنم حتماً فصل هفتم در کار است و انشاءالله اتفاق میافتد. منتها به جای اینکه افراد بروند در رسانهها راجع به هم گفتوگو کنند چقدر خوب است بنشینند در کنار هم گفتوگو کنند. همان نکتهای که اشاره کردم تعامل و گفتوگو باید اتفاق بیفتد. وقتی برندی تولید میشود آنقدر ارزش دارد که بگوییم رئیس شبکه با رئیس سیمافیلم عواملش را فرا بخوانند و جلسه بگذارند تا مشکلات و موانع برطرف شود.
با همدیگر صحبت کنیم مشکلات حل میشوند
فقط به امسال فکر نکنیم و به سال بعد هم فکر کنیم. یعنی سه اولویت دربیاوریم و بگوییم اینها را امسال میخواهیم و این چند کار دیگر را برای سال بعد برنامهریزی کنیم. یعنی از همین الان برای سال آینده برنامه داشته باشیم؛ این آیندهنگری برای رسانه اهمیت دارد. وقتی دورِ یک میز بنشینیم و حرف بزنیم حتماً مشکلات حل میشود. اما دورادور هرکسی در رسانه برود گفتوگو و مصاحبه کند طبیعی است مشکلی که حل نمیشود اتفاقاً مشکلات عمقِ بیشتری هم پیدا میکنند.
مهدی فرجی مدیر قدیمی تلویزیون و تهیهکننده «نون خ» و «حکم رشد» از فقدان نظامنامهای برای ساماندهی دستمزدها در فضایِ نمایشی کشور میگوید و خبرهایی هم از ادامه «پایتخت» و بازگشتِ «حمید جبلی» به تلویزیون دارد.
مهدی فرجی پیش از اینها فقط به عنوان مدیر در تلویزیون شناخته میشد و این روزها بیشتر تهیهکنندگی میکند. در کنار «نون خ» که برندی در تلویزیون شد، او با جواد رضویان «021» و با لفافیان «حکم رشد» را برای شبکه سه سیما کار کرد.
بخشی از گفتوگوی مفصل او چند روز گذشته راجع به سریال «حکم رشد» و توضیحاتِ او منتشر شد. اما در این بخش، با فرجی درباره خیلی از مسائل در تلویزیون و شبکه نمایشخانگی صحبت کردیم. حتی صحبتمان به دستمزدهای افسارگسیختهای که گریبانِ خیلی از کارها را گرفته رسید، از جمله سری جدید «نون خ» که او نکاتِ قابل تأملی داشت.
موضوعِ ساختِ فصل هفتم «پایتخت» و صحبتهایی درباره «کلاه قرمزی» که آنها هم جالب توجهاند. البته در این میان حرفهای مدیریتی پیش آمد که او از صحبتهای پیمان جبلی رئیس رسانه ملّی در ضیافت افطار با تهیهکنندگان بسیار استقبال کرد وقتی درباره ریزش مخاطب و توجه به محتوا و اهمیت به هنرمندان، لب به سخن گشود.
گفتوگو با این مدیر و تهیهکننده سینما و تلویزیون به دستمزد سعید آقاخانی هم رسید و حفظ و مراقبت از برندها و بازگشت چهرهها؛ او به این سؤالها پاسخهای جالبی داد.
او در این مصاحبه از فرصت استفاده کرد و به موضوعی اشاره کرد که میتواند برندسازان و هنرمندانش را با انگیزه کند. تلویزیون و راههای جدیدی که باید مدیرانش در دستور کار قرار دهند تا مخاطب پای برنامهها و سریالهایشان بنشیند.
به ساختِ سریالهای اینستاگرامی اشاره میکند؛ در حالیکه انتقاد میکند چرا تلویزیون به تبلیغ سریالها و برنامههایش در فضایمجازی اهمیت نمیدهد؟ جایی که بیشتر بخش خصوصی و نمایشخانگی وارد شده و توجه مخاطبین را به خودش جلب کرده است.
او در بخشِ دیگری از صحبتهایش گریزی به کارهای قدیمی با حسن فتحی، برگرداندن «کلاه قرمزی» بعد از دو دهه در زمانِ مدیریتی خودش اشاره کرد. حتی بحث به باند تهیهکنندگی و حضورِ تهیهکنندگانی که کاربلد نیستند هم رسید که او به صورت صریح درباره این موضوعات هم صحبت کرد.
* بگذارید با این سؤال گفتوگو را آغاز کنیم. آقای فرجی در تلویزیون شما را به عنوان یک مدیر خوب میشناسند. از شبکه یک و اتفاقاتی مثل «پایتخت» و «کلانتر» و خیلی از کارهای سیروس مقدم و کارگردانان قدیمی همچون محسن شاهمحمدی گرفته تا حضورتان در شبکه دو و برگرداندن برنامه «کلاه قرمزی» به آنتن؛ سؤال بسیاری این است که چرا برخی از کارها همچون «پایتخت» در فصل ششم و یا برخی برندهای دیگر از محتوا و رسالتِ اصلی خودشان خارج شدند و به سمت دیگری رفتند. چرا برندها در تلویزیون خوب مدیریت نمیشوند؛ چرا ما برندهایمان را در صداوسیما رها میکنیم یا به جایِ دیگری کوچ کنند و یا متوقف شوند؟
دلایل زیادی دارد. شاید مهمترینِ آن، رقبای جدّی باشد که برای رسانه به وجود آمده است. رقبایی که پیش از آن وجود نداشتند. تلویزیون بود و تلویزیون! در کنار آن سینمایی هم وجود داشت؛ ما هم پذیرفته بودیم، افرادی که سینما کار میکنند در واقع دستمزد بیشتری میگیرند تا افرادی که در تلویزیون کار میکنند.
چون کار در سینما برای افراد خیلی به ندرت پیش میآمد بنابراین عوامل ناگزیر بودند برای امرار معاش با تلویزیون کار کنند. ضمن اینکه تلویزیون از مخاطب انبوه چند ده میلیونی برخوردار بود؛ از این جهت هم افرادی که دوست داشتند دیده شوند؛ تهیهکننده و کارگردانی که میخواستند کار و اثرِ هنریشان بیشتر به چشم آید، نمیتوانستند از این مخاطبِ انبوه، چشم بردارند و صرفنظر کنند.
وقتی 80 میلیون جمعیت را درنظر بگیریم، سریالی 80 درصد بیننده دارد؛ در واقع یعنی حدود 60 میلیون نفر این سریال را دیدهاند. چه اتفاقی از این لذتبخشتر که اثری در این حد دیده شود. بنابراین برندها همگی با تلویزیون همکاری میکردند.
اما به تدریج اتفاقاتی افتاد که برای تلویزیون رقیبی به نام «نمایشخانگی» پیدا شد و افرادی که آنجا سرمایهگذاری میکردند بخش خصوصی بودند و دستمزدهای بسیار هنگفتی میدادند. کار هم فراوان بود، در حدّی که هنرمند را قانع میکرد. این عوامل باعث شد کمکم برندها کوچ کنند.
در عین حال به دلیل شرایط کلی جهانی، رسانههایی مثل تلویزیون بینندگانش کاهش پیدا کرد و فضایمجازی اختیار را تا حدّ زیادی در دست گرفت. این هم دلیل دیگری بود که هنرمندان و برندها تصمیم گرفتند بروند و آن فضاها را تجربه کنند و در واقع کارشان بیشتر دیده شود.
من فکر میکنم در همین حد نمیماند و رقبای دیگری هم به تدریج خواهند آمد؛ ما الان فیلمهای چند دقیقهای اینستاگرامی و سریالهای چند دقیقهای اینستاگرامی نداریم اما بعید نیست که اینها بیاید! من اطلاع دارم که افرادی در صدد تولید همچنین آثاریاند. اینها رقباییاند که خواهند آمد و روز به روز عرصههای جدید برنامهسازی تجربه میشود.
آیا سازندگانِ سریالهایی که هر بار پخش میشوند، پولی میگیرند؟
اگر رسانه نتواند خودش را نگهدارد و همچنان بخواهد بر پایه سنتگرایی و روشهای قدیمی پیش برود، از این قافله، جا خواهد ماند. مثلاً شما ببینید این موضوع در نمایشخانگی هم وجود دارد؛ یکی از اعتراضهای برندها این است که چند روز قبل هم به من میگفتند «نون خ» هر بار از تلویزیون پخش میشود به شما به عنوان تهیهکننده پولی میدهند؟ من گفتم خیر. چنین قانونی در تلویزیون وجود ندارد؛ یعنی هیچکدام از مدیومهای ما چنین رویکردی ندارند.
شما ببینید کتابی که 10 بار منتشر شود هر بار یک حقِ تألیفی به مؤلف پرداخت میکنند اما در سینما، تلویزیون و نمایشخانگی وجود ندارد. تلویزیون باید به سازندگانش چنین امتیازی را قائل شود که انگیزههای جدیدی برای هنرمندان به وجود آید که وارد عرصه برندسازی شوند.
تلویزیون باید به دنبال راههای جدید باشد
* یعنی به نظر شما باید حق تألیفی که در حوزه کتاب برای هر بار چاپ به مؤلف داده میشود، در تلویزیون به سریالهای ماندگار که چندین بار پخش میشوند به تهیهکننده و عواملش داده شود؟
به عوامل اصلی فکر کنیم مثلاً به فیلمنامهنویس، کارگردان، تهیهکننده؛ چند نفر تعریف کنیم، به بعضی بازیگران بگوییم هر دفعه که این فیلم و یا سریال پخش شد درصدی به عنوان حقِ تألیف میتوانیم بدهیم. این اتفاق خودش انگیزهای ایجاد میکند؛ میتواند این درصد خیلی ناچیز هم باشد اما حُسنش این است که یک هنرمند وقتی در تلویزیون کار میکند متوجه میشود همین درصد مثل آب باریکهای است مثلِ حق بازنشستگی سالیان سال بیاید و بخشی از مشکلات زندگی هنرمند را جبران کند.
امروز بالأخره تلویزیون تنها نیست. تلویزیون باید راههای جدیدی پیدا کند، انگیزههای جدیدی به وجود آورد و به نوعی بتواند با اهالی فرهنگ و هنر گفتمان و تعامل داشته باشد. اینها سرمایههای اجتماعی و هنری تلویزیوناند و عموماً 90 درصد از آنها که امروز بسیار میدرخشند و حتی برخی از آنها دستنیافتنی شدهاند، از تلویزیون برخاستهاند.
تلویزیون باید تدبیری کند. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که وقتی یک دفعهای تورم 50 درصدی به وجود میآید، هنرمند 5 درصد روی دستمزدش اضافه کند و بقیه مواردِ ساخت برنامه و سریال هم افزایش قیمت دارد؛ مثل خرید غذا، اجاره لوکیشن، ترابری و خیلی چیزهای دیگر. اینها همان نکاتی است که تلویزیون باید به آنها فکر کند، چون در نمایشخانگی برای این موارد فکر میکنند و راه پیدا میکنند.
من موافق این افزایش افسارگسیخته دستمزدها در نمایشخانگی نیستم
البته آنجا هم سامان ندارد؛ من موافق این نوع افزایش افسارگسیخته دستمزدها در نمایش خانگی نیستم اما بالأخره آنها دارند تدابیری میاندیشند و تلویزیون نباید جا بماند. من میدانم بسیاری از موارد در اختیار مسئولان تلویزیون نیست، بالأخره بودجه سالانهای که برای رسانه ملی دیده میشود، فشار به صداوسیما میآورد.
ما فقط 32 استان داریم که هر کدام یک سیما و صدا و شبکه ملی دارند؛ برای اداره اینها بودجه لازم است؛ برای حفظ قومیتها، تولید برنامههایی که مربوط به قومیتها باشد، فرهنگ ملی و خرده فرهنگها باید دیده شود؛ این مسائل نیاز به برنامهریزی و بودجه دارند. متأسفانه این افزایش چند درصدی بودجه صداوسیما هم نمیتواند کمکی کند.
توصیه به مدیران جدید/ با هنرمندان تعامل و گفتوگو کنید
* برای حفظ برندها و ایجاد برندهای ماندگار برای این روزهایِ تلویزیون چه توصیههایی برای مدیران جدید صداوسیما دارید؟
من اگر بخواهم به مدیران شبکههای تلویزیونی توصیهای کنم که متضمن افزایش کیفت در برنامهها باشد، توصیهام این است که با هنرمندان تعامل و گفتوگو کنند. با گفتوگو کردن خیلی از مسائل حل میشوند تا به یک فهمِ مشترک برسیم.
ما اگر سریالهای مهم، مستندها و فیلمهایی را میخواهیم بسازیم با کارگردان، نویسنده و تهیهکننده آن کارها حرف بزنیم، اولویتهایمان را بگوییم، سیاستهایمان را شرح دهیم اما مهمتر از همه حرفهایشان را بشنویم و از دغدغههایشان آگاه شویم. فقط به پیام فکر نکنیم به جذابیت هم بیندیشیم.
حتماً پیام و محتوا اهمیت دارند اما یادمان نرود وقتی در بستر سریال جذاب قرار بگیرد به دل مینشیند؛ اگر اینطوری نباشد ما یک حرفی زدهایم و رفتهایم؛ بدون آنکه هیچ تأثیری وجود داشته باشد. در واقع نباید با نگاه دستوری کار پیش برود.
ما باید از برندهایمان محافظت و مراقبت کنیم
* این نگاه دستوری که شما اشاره کردید باعث شد مثلاً سریالی مثلِ پایتخت به اینجا برسد یا برخی برندهای دیگر برایشان مشکل به وجود آید؟
نه واقعاً. سریال «پایتخت» همچنان سریال موفق و پربیننده به حساب میآید. بازیگران و عواملش خیلی طرفدار دارند؛ محسن تنابنده، بهرام افشاری و احمد مهرانفر و بسیاری از هنرمندانِ دیگر این مجموعه، کارهای مختلفی در سال دارند و اینگونه نیست که فقط بگوییم برای تلویزیون بمانند و سالی یک کار انجام دهند.
باید شرایط را برایشان تعریف کنیم؛ همان رقیبی که گفتم باعث شده اینها در نمایشخانگی کار کنند. اضطراب، استرس، دغدغه و نگرانیهای رسانه ملّی را هم نداشته باشند. اینکه برخی فکر میکنند اینها باید در تلویزیون کار کنند و دستمزد نصف هم پرداخت کنیم، فکرِ اشتباهی است!
در وهله بعدی وقتی ما برندی به وجود میآوریم، مدام باید از آن محافظت و مراقبت کنیم. حالا سه ماه و چهار ماه به تولیدش فکر نکنیم و زمانِ بیشتری برای فیلمنامه و کارگردانیاش وقت بگذاریم. موضوع و محتوا بدهیم، بحث و گفتوگو کنیم در تعامل به یک نتیجهای برسیم. اینطور نباشد که عوامل را به حال خودشان رها کنیم و چند ماه مانده به عید نوروز، بخواهیم آنها را دور هم جمع کنیم و سریالی بسازیم.
اوایل سال آقای جبلی دستور دادند «نون خ» برای نوروز ساخته شود
خدا را شکر، آقای جبلی رئیس صداوسیما همان روزهای اول سال به سیمافیلم گفتند که ما "نون خ" را برای عید و ماه رمضان میخواهیم؛ آقای رمضاننژاد رئیس سیمافیلم هم ما را فراخواندند و گفتند این سریال را برای این ایام میخواهیم.
فیلمنامه و مراحلِ طراحی و ایدهپردازی پیش میرود و دیگر کار عجلهای پیش نمیرود. این آیندهنگری در مورد برندهای قدیمی و جدید لازم است. فرصت میدهیم، بحث میکنیم تا کار درست از آب درآید. در عین حال هم از برندهایمان مواظبت هم میکنیم. اگر به جای اولِ سال، در 6 ماهه دوم به ما میگفتند «نون خ» را برای عید نوروز میخواهیم شاید خیلی سخت اتفاق میافتاد.
مراقبت از برند از ایجاد کردنش سختتر است
اینها همه نکاتی است که لازمه حفظ و مراقبتِ از برندها است. ما باید باور کنیم که برخی از همین بازیگران شناخته شده ما دستمزدهای به مراتب بالاتری در نمایشخانگی دریافت میکنند و گاهی به چند برابر تلویزیون میرسد؛ ما وقتی میخواهیم این فرد را برای سریالی، نمیتوانیم بگوییم برای چند ماه دستمزد میدهیم در حالی که عملاً او یک سال درگیر آن سریال میشود. این نوع رویکردها، عملی نیست. باید واقعنگر و واقعبینانهتر به مسائل نگاه کنیم.
رفتارِحرفهای که برخی از صاحبان برندهای خارجی انجام میدهند این است که به افراد مهم و اثرگذار آن آثار، دستمزد سالانه میدهند با آنها قرارداد میبندند. باید ما هم این کار را انجام دهیم تا آنها جای دیگری نروند و این برندها با قدرت و قوت ساخته شوند. به هر حال من فکر میکنم تولید برند این قدر سخت نیست اما حفظ و مراقبت از آن برند، کار سختتری است.
خبرهای جدید از فصل هفتم «پایتخت»
* محسن تنابنده در آخرین گفتوگوی خود با فریدون جیرانی در کافه آپارات، تا به اسمِ «پایتخت» رسید اینطور گفت که ما دوست داریم کار کنیم و مسئولان تلویزیون باید در موردِ آن تصمیمگیری کنند. با تلویزیونیها صحبت میکنیم آنها توپ را به میدانِ پایتختیها میاندازند. به هر حال مردم همانقدر که پیگیرِ ساخت ادامه سریالهایی مثل «نونخ» و «زیرخاکی» و حتی برخی کارهای قدیمیترند، به مراتب بیشتر پیگیرِ ساخت فصل هفتم «پایتخت»اند. به نظرشما که مشاور پروژه «پایتخت6» هم بودید و احتمالاً خیلی اطلاعات بیشتری دارید، پرونده «پایتخت» در فصل ششم بسته شده و یا فصل هفتمی هم در کار است؟
من فکر میکنم حتماً فصل هفتم در کار است و انشاءالله اتفاق میافتد. منتها به جای اینکه افراد بروند در رسانهها راجع به هم گفتوگو کنند چقدر خوب است بنشینند در کنار هم گفتوگو کنند. همان نکتهای که اشاره کردم تعامل و گفتوگو باید اتفاق بیفتد. وقتی برندی تولید میشود آنقدر ارزش دارد که بگوییم رئیس شبکه با رئیس سیمافیلم عواملش را فرا بخوانند و جلسه بگذارند تا مشکلات و موانع برطرف شود.
با همدیگر صحبت کنیم مشکلات حل میشوند
فقط به امسال فکر نکنیم و به سال بعد هم فکر کنیم. یعنی سه اولویت دربیاوریم و بگوییم اینها را امسال میخواهیم و این چند کار دیگر را برای سال بعد برنامهریزی کنیم. یعنی از همین الان برای سال آینده برنامه داشته باشیم؛ این آیندهنگری برای رسانه اهمیت دارد. وقتی دورِ یک میز بنشینیم و حرف بزنیم حتماً مشکلات حل میشود. اما دورادور هرکسی در رسانه برود گفتوگو و مصاحبه کند طبیعی است مشکلی که حل نمیشود اتفاقاً مشکلات عمقِ بیشتری هم پیدا میکنند.