اسامی اصیل ایرانی دختر و پسر
در لیست زیر اسامی دخترانه ایرانی، کردی، ترکی، عربی، فارسی و اسلامی از فرهنگ و سلایق مختلف برای شما گردآوری شده است.
به گزارش شمانیوز: در لیست زیر اسامی دخترانه ایرانی، کردی، ترکی، عربی، فارسی و اسلامی از فرهنگ و سلایق مختلف برای شما گردآوری شده است.
اسم دختر جدید 2024
اسم های زیر ، از سری اسم های تاپ ۲۰۲۳ امروزی و اسم دلنشین دختر برای فرزندان دلبند شما می باشد
همتا – نفس – هانا – رستا- یسنا- حلما- فاطمه زهرا- آوینا- سلین- دلسا- آوا- لیانا- نورا- هلنا- یکتا- مهدیس- نیلا- باران- برکه- دل آرا- رونیا- آرنیکا- دیانا- افرا-آنیل-آیلا-آتنا-
اسم دختر امامی 1403
اگر قصد داری روی فرزند خود اسم دختر مذهبی و یا اسم دختر پیامبران و امامان بگذارید می توانید از اسم های تاپ دخترانه ۱۴۰۱ امامی زیر استفاده کنید
فاطمه – ریحانه – زهرا – فاطمه زهرا – راحیل-زینب – ملیکا- لیا- محدثه- طهورا- دینا- مهدیه- سارا- ستیلا- لعیا-نجمه-نازنین فاطمه- ساره-سوده-نفیسه-حانیه-غزاله-
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (الف)
افرا: ستایش کردن
افشید: شکوه خورشید
آپامه: خوشرنگ و آب
آتری: آذر
آتوسا: نام دختر کورش ، زن داریوش
آذر: آتش، فروغ، روشنایی
آذربانو: بانوی آتش گون
آذرچهر: همانند روشنایی
آذرگون: گل همیشه بهار
آراسته: با نظم و ترتیب
آرام: قرار، سکون
آرامش: آرمیدن
آرمیتا: عشق پاک
آزاده: نام مادر گشتاسب
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ب)
باختر: مغرب؛ به معنی ستاره است.
بادام: نام میوهای کوچک و کشیده با دو پوسته که یکی نرم و سبز بوده و دیگری سخت و چوبی است.
باران: قطرههای آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو زمین ایجاد میشود
بارنک: نام درختی است.
بافرین: بآفرین، لایق تحسین و تشویق، درخور آفرین
باستیان: بردبار، شکیبا
بامک: بامداد، صبح
بامین: نام روستایی در نزدیکی هرات
بانو: عنوانی احترام آمیز برای زنان، ملکه، خانم
باور: مجموعه اعتقادهایی که در یک جامعه مورد پذیرش قرار گرفته است،
بخشایش: گذشت و چشم پوشی کردن گناه یا کار نادرست کسی، عفو، رأفت، رحمت و شفقت.
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (پ)
پادمیرا: جاویدان، نگهبان مهر، نگهدارنده عشق
پادنا: اسم یکی از بخشهای تابعه شهرستان سمیرم،
پادینا: در گویش همدانی به گل پونه یا پودینه گفته میشود.
پارامیدا: پارامیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی،
پارمیس: پرمیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی
پارنا: نام قلهای در نزدیکی پل دختر
پارند: نیک بختی و فرارونی؛ نگهبان گنج و خواسته
پاکسیما: دارای صورتی پاک و زیبا
پاکچهر: خوش صورت
پاکرخ: پاکیزه رو، زیبا رو
پاکروی: پاکیزه روی، زیبا روی
پاکدخت: دختر پاک و عفیف
پاکنوش: پاک نوشنده
پَرَند: پروین، در قدیم نوعی پارچه ی ابریشمیِ ساده و بدون نقش و نگار، حریر ساده؛ گروهی از گیاهان
پَرَنسا: (پَرَن = پروین (ستاره)، دیبای منقش و لطیف
پَرتو: درخشش، تلألؤ، روشنایی؛ اثر، تأثیر
پَردیس: بهشت؛ فضای سبز و گل کاری شده اطراف ساختمان.
پریسان: مانند پری، دختری که مثل پری زیبا است، بانویی زیبا چون پری
پرنیا:هم معنی پرنیان
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ت)
تارا: ستاره کوکب مردمک چشم
تَرلان: مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ (در کردی) به زیبا؛ نام نوعی اسب است.
تِلما:گندمگون
تاتیانا: پرنده شکاری
تامیلا:از روی امیدواری، امیدوارانه؛ در برخی منابع به بخشنده
تبسّم: لبخند، خنده ی بدون صدا؛ (به مجاز) درخشیدن
تسنیم: رودی در بهشت (سوره مطففین)
تیارا: تیه در گویش لری به معنای چشم و آرا به معنای آراینده می باشد، چشم آرا، زیبا
تاتیانا: تاتینا، پرنده شکاری
توتیا: از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی می کند؛ گردی که به عنوان سُرمه استفاده می کنند.
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ث)
ثمر: معنی: میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل
ثمره: معنی: میوه؛ (به مجاز) نتیجه و حاصل
ثمن: معنی: بها، قیمت
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ج)
جانان: معشوق، محبوب؛ خوب
جانا:ای جان، ای عزیز
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (چ)
چکامه: شعر به ویژه قصیده
چشمه: جایی که آب زیر زمینی از آن خارج می شود
چیکا:نوعی پرنده (ریشه گیلکی)
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ح)
حنا: گیاهی درختی که گل های سفید و معطر دارد، گرد بسیار نرم سبز رنگی از گیاهی به همین نام.
حسنی: نیکو،پسندیده
حوریا:آنکه چون حور زیباست
حدیثه: نو و تازه
حلیا: آنچه در چشم خوش میدرخشد
حورا: حور، زن زیبای بهشتی؛ زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی. ریشه:عربی
حَلیا: زیور و آرایش
حنانه: مهربان ، بخشاینده ، بسیار ناله کننده ، ستونی که قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام(ص) هنگام وعظ به آن تکیه می فرمودند
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (خ)
خزان: نام سومین فصل سال، پس از تابستان و پیش از زمستان، پاییز
خوردیس:مانند خورشید، درخشان
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (د)
دُرنا: پرنده ی بزرگ، وحشی و حلال گوشت
دِنا: قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قلهای معروف به همین نام دارد
دَریا: (در جغرافیا) توده ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند، (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق
دیانا: نیکی رسان، نیکویی بخش
دایانا: (دایا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ (نا)) به معنی مثل زر سرخ
دلناز: موجب فخر و مباهات دل
دلنواز: مایه ی آرامش دل، آرامش بخش؛ نوازشگر، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق
دینا: داور، داوری
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ر)
رابیا : مشهور، نامدار
راتا : نام فرشته ای است
رادا : راد + ا (پسوند نسبت)، منسوب به راد
راددخت : دختر بخشنده یا خردمند
رادنوش : مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)
راز : آنچه از دیگران پنهان نگاه داشته می شود، سِر
رازان : نام روستایی در نزدیکی خرم آباد
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ز)
زردیس: به شکل زر
زمرد:نام سنگی قیمتی به رنگ سبز
زوفا: گیاهی پایا و معطر از خانواده نعناع
زرگل:زرین گل
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ژ)
ژاسمی : یاسمن
ژالین : شعله آتش
ژاله : شبنم، قطره باران
ژامک : از نامهای باستانی، آینه
ژاوا : جاوه نام قسمتی از اقیانوس هند میان جزیره جاوه و سوماترا و برنئو
ژاوه : نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی
ژاییژ : شراره آتش
ژربرا : گلی زینتی به شکل مینا ولی بسیار درشت تر از آن به رنگهای صورتی تا سرخ
ژرفا : عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
ژرفی : عمق، ژرفا
ژرفین : عمیق
ژرویرا : ژریرا
ژاله : شبنم
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (س)
سابو : هاله، خرمن ماه
ساتی : در مصر باستان، نام فرشته نگهبان ارواح
ساتیا : از نامهای باستانی
ساتین : محبوب و دوست داشتنی
سارگل : گل زرد
سارنگ : نام پرندههای کوچک به رنگ سیاه، سار، ساری؛ گوشه ای در آواز ابوعطا؛ نام سازی مثل کمانچه
سارنیا : خالص، پاک، منزه، بانوی بی ریا، دختر پاکدامن
ساریان : نام روستایی در نزدیکی مشهد
سارینا : خالص، پاک
سالینا : سال + ین (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)، منسوب به سال
سامه : عهد، پیمان، جای امن و امان، پناه، مأمن
سامینا : مانند مینا؛ نام گلی
سانوا : دختر خوش سخن، بانویی که شیرین حرف میزند.
سانیا : سایه روشنِ جنگل
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ش)
شاپرک: نوعی پروانه بزرگ که معمولاً شب پرواز می کند.
شادان: شاد، مسرور؛ (در حالت قیدی ) باحال شاد، شادمانه
شادناز: ویژگی آن که شاد است و با عشوه و ناز است.
شادیا: بانوی شاد، دختر شاد و سرخش، منسوب به شادی
شکیبا: صبور، برد بار، باشکیبایی.
شایلی: بی همتا
شایا:شایان
شبنم: از اسامی دخترانه قطره ای که شباهنگام روی برگ گل می نشیند
شاینا: شاهدانه
شیده: روشنایی ، خورشید
شیلا: نام نهری در سیستان و بلوچستان که از دریاچه ی هامون به خارج از آن جریان دارد، از نام های متداول هندی
شهرزاد: نام دختری زیبا در قصه هزار و یک شب
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ف)
فاتن : فتنه انگیز، آنکه آشوب بپا میکند.
فام گل : به رنگ گل
فانیذ : پانیذ، قند، شکر
فایدیم : به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی
فرآذر : شکوه آتش
فراچهر : مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.
فرارنگ : فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
فرازنده: بالابرنده و افرازنده
فرانک: پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ک)
کاملیا: گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.
کامیلا:محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دختر
کبریا: بزرگی وعظمت
کاترینا:کاترین ، به معنی پاک و بی آلایش
کیانا: طبیعت
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (گ)
گلنوش: مرکب از گل + نوش (عسل)، نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی
گیسو:موی بلندسر
گراناز: گران ناز
گلپونه: گل های کوچک معطر به رنگ صورتی یا بنفش، پونه جوان و تازه
گلسا: گلسان، مانند گل
گل آرا: زینت دهنده گل، از شخصیت های شاهنامه، نام مادر روشنک بنا به بعضی نسخه های شاهنامه
گیتا: گیتی
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ل)
لاریسا: نوعی سکه زینتی که در فارس ضری می شد
لیانا: بانوی درخشان و زیباروی، مرکب از لیان به معنای درخشان و الف تأنیث
لاوین: نوازشگر ، آواز خواندن همراه با نوازش
لادن: نام نوعی گل
لینا: آبشار کوچک
لبینا: نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (م)
ماتیسا : ماهتیسا، در گویش مازندران ماه تنها
ماتینا : نام ساتراپ نشینِ
مادیار : یاور و کمک کننده مادر، مددکار برای مادر
مارتا : در اوستا مشا و مارتا به معنای نوع انسان آمده است، فناپذیر، دنیایی
مامَک : مادر؛ خطاب محبت آمیز به فرزند دختر؛ زن پیر
مانا : ماندنی، پایدار
ماندانا : به معنی عنبر سیاه؛ زن کمبوجیهی اول و مادر کوروشِ کبیر
ماندگار : کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار، با دوام، ماندنی.
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ن)
ناربن : درخت انار
ناردانا : ناردانه، دانه انار
ناردانه : ناردانا، دانه انار
نارگل : گل انار، آن که چون گل لطیف و زیبا است.
نارگون : همانند انار، سرخ و آتش
نارملا : شکوفه گل انار
نارمیلا : شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انار
نارنج : میوهای آبدار و ترش، از گونه مرکبات
نارو : پرندهای خوش آواز همانند بلبل
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (و)
ورونیکا: نام تیره ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است.
وندا: ستایش کننده
وانیا: هدیه با شکوه خداوند
ویکتوریا: پیروز شدن، الهه پیروزی در روم باستان
وفا: وفاداری
اسم دختر ایرانی اصیل با حرف (ه)
هاله:حلقه نورانی
هدیه: تحفه ای که به نشانه محبت به کسی داده می شود
هستی: زندگی، وجود، زندگانی
هانیا:مسرور و شاد
هانیه: شادمان خوش بخت
هانا: داد خواهی ، امید ،بینایی
هدی: هدایت شده
هلما: خیلی صبور
هلیا: خورشید