سریال گاندو / سوگل طهماسبی
عکس مراسم ازدواج سوگل طهماسبی بازیگر سریال گاندو | بیوگرافی سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی متولد 25 بهمن 1364 در اهواز است.
به گزارش شمانیوز: سوگل طهماسبی متولد 25 بهمن 1364 در اهواز است. سوگل طهماسبی بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون است. سوگل طهماسبی فارغ التحصیل رشته گرافیک در تهران و دانشجوی انصرافی رشته تدوین است.
سوگل طهماسبی در مراسم ازدواجش
بیوگرافی کامل سوگل طهماسبی
نام اصلی : سوگل طهماسبی
متولد : 25 بهمن 1364 اهواز
زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر و تلویزیون
پیشه : بازیگر
مدرک تحصیلی : لیسانس گرافیک
سالهای فعالیت : 1381 تاکنون
قد : 161 سانتیمتر
والدین : پرویز طهماسبی
سوگل طهماسبی متولد 25 بهمن 1364 در اهواز ، بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون است. فارغ التحصیل رشته گرافیک در تهران و دانشجوی انصرافی رشته تدوین است ، او در نوجوانی به تهران مهاجرت کرد.
خانواده
سوگل طهماسبی دو تا خواهر به نام های سحر ، ساغر و یک برادر داره به نام سینا و در حال حاضر هم با مادرش زندگی می کنه. پدرش استاد مینیاتور بود که فوت کرده است.
خونگرم هستم
من هرگز ندیده ام یا نشنیده ام که کسی به اهواز یا کلا جنوب سفر کند و از مردم این خطه بد بگوید.مردم جنوب خیلی خونگرم ، مهمان نواز و مهربان هستند و معروف است که خاک جنوب دامنگیر است.من هم خوشبختانه خصلت خونگرمی را از خانواده ام به ارث برده ام و از مردم خوبم یاد گرفته ام.
شروع بازیگری
بازیگری را از سن 8 سالگی و از تئاتر شروع کردم ، 14 ساله بودم که برنده بهترین بازیگر جشنواره استانی در اهواز شدم که کیانوش عیاری کارگردان مشهور داور این جشنواره بود.
من در 16 سالگی به تهران آمدم و در سریال «روزگار قریب» چند سکانس بازی کردم و بعد از آن هم بلافاصله در سریال « یوسف پیامبر(ع) » بازی داشتم.از همان جا استارت کارم در حوزه تصویر خورد و تا به حال در چند فیلم سینمایی ، سریال های تلویزیونی و بیش از 50 تله فیلم حضور داشتم؛ تا اینکه برای بازی در سریال «کیمیا» دعوت شدم.
مهاجرت ، فوت پدر و زندگی
مهاجرت در 16 سالگی به تهران بزرگترین تصمیم زندگی ام بود.
سال های اول در خانه خواهر زندگی می کردم ، بعد از قبولی در دانشگاه و دوران دانشجویی مستقل شدم ، مدتی بعد از فوت پدر ، مادرم هم به تهران آمد و حالا با هم زندگی می کنیم .
۱۳۹۱ – چارسو (فرهاد نجفی)
۱۳۹۱ – بزرگمرد کوچک (صادق دقیقی)
۱۳۹۰ – زندگی خصوصی آقا و خانم میم (سید روحالله حجازی)
۱۳۸۸ – دختران (قاسم جعفری)
۱۳۸۶ – پرچمهای قلعه کاوه (محمد نوریزاد)
سریالهای سوگل طهماسبی
سریال بچه مهندس 1397 -1398
سریال گاندو (جواد افشار) 1398
1396- سریال یحیی
1395 – بازگشت (حسین عامری)
۱۳۹۵ – گشت ویژه
۱۳۹۵ – برادر (جواد افشار)
۱۳۹۴ – کیمیا (جواد افشار)
۱۳۹۱ – ستاره حیات (جواد ارشاد)
۱۳۹۱ – بالهای خیس (عباس رنجبر)
۱۳۹۰ – مهرآباد (سید فرید سجادی حسینی)
۱۳۹۰ – ساعت فراموشی (عباس رنجبر)
۱۳۸۹ – فاصلهها (حسین سهیلیزاده)
۱۳۸۸ – خانه بی پرنده (کاظم معصومی)
۱۳۸۷ – مثل هیچکس (عبدالحسین برزیده)
۱۳۸۳ – زائرسرای ممتاز (حمید بهمنی)
۱۳۸۳ – یوسف پیامبر (فرجالله سلحشور)
۱۳۸۱ – روزگار قریب (کیانوش عیاری)
تله فیلم های سوگل طهماسبی
۱۳۹۲ – سرزمین بارانی (جواد مزدآبادی)
۱۳۹۱ – عاشقی در وقت اضافه (صمد یاری)
۱۳۹۱ – نیمهشب (سیامک صرافت)
۱۳۹۱ – لباسی برای خدمت (هادی شریعتی)
۱۳۹۰ – کلاس سوم ب (غلامرضا رمضانی)
۱۳۹۰ – دو خرمای نارس (سید مجید امامی)
۱۳۹۰ – این هفت نفر (سیامک صرافت)
۱۳۹۰ – گنجینهٔ پنهان (جواد مزدآبادی)
۱۳۹۰ – کور گره (جمشید محمودی)
۱۳۹۰ – بوسهٔ باد (حسین عامری)
۱۳۹۰ – برهوت (شهرام شاهحسینی)
۱۳۹۰ – گردنهٔ خان (حسین تبریزی)
۱۳۹۰ – مردان نمکی (سامان سالور)
۱۳۸۹ – سکوت مطلق (جواد مزدآبادی)
۱۳۸۸ – رهایی از زمین (محمد قاسمی)
۱۳۸۸ – دم زری (غلامرضا رمضانی)
۱۳۸۸ – تنهایی رود (علیرضا رزازیفر)
۱۳۸۷ – قبل از غروب (محمدجواد کاسهساز)
ابتدای ورودم به تهران افسرده شدم
پنج، شش ماه اول ورودم به تهران به خاطر همین متفاوت بودن شرایط با چیزی که در ذهنم داشتم دچار افسردگی شده بودم و اصلا نمی توانستم با کسی ارتباط برقرار کنم. شاید تنها چیزی که باعث شد بتوانم در دنیای بازیگری دوام بیاورم این بود که فوق العاده آدم با انگیزه ای بودم. من یک دختر شهرستانی بودم که با هدف درس خواندن و پیشرفت در بازیگری به تهران آمده بودم و می دانستم برای رسیدن به این هدف باید تلاش کنم و می خواستم حتما به هدفم برسم. به خاطر انگیزه ام توانستم سریع خودم را با شرایط تطبیق دهم و برای پیشرفت تلاش کنم.
دوست داشتم خودم را روی پرده بزرگ سینما ببینم
من بازیگری را از تئاتر شروع کردم اما آرزو داشتم همه مدیوم های بازیگری را تجربه کنم و یک روز خودم را روی پرده بزرگ سینما ببینم یا اینکه در یک سریال 30 قسمتی بازی کنم و هر شب مهمان خانه مردم باشم. خوشبختانه خانواده ام همیشه از من حمایت کردند و اگر حمایت ها و پشتیبانی های مادرم نبود شاید نمی توانستم به آرزویم برسم.
تصمیم به مهاجرت بزرگ ترین تصمیم زندگی ام بود
تنها15 سال داشتم که تصمیم گرفتم برای زندگی از اهواز به تهران بیایم. درواقع مهاجرت به تهران شاید بزرگ ترین تصمیم زندگی ام بود. سال های اول در خانه خواهرم زندگی کردم و بعد از قبول شدن در کنکور و شروع دوران دانشجویی مستقل شدم تا اینکه پس از فوت پدرم، مادرم هم به تهران آمد و حالا با هم زندگی می کنیم.
سال های اول ورودم به تهران با اینکه سن کمی داشتم اما همه مسوولیت و بار زندگی و تصمیم گیری هایم بر دوش خودم بود. خواهرم از رشته تحصیلی من که گرافیک بود و دنیای بازیگری چندان سررشته ای نداشت و نمی توانست مرا راهنمایی کند. درواقع تا قبل از اینکه تنها و مستقل زندگی کنم هم با این شیوه از زندگی و سختی های آن آشنا بودم. اما خب، بالاخره زندگی مستقل به خاطر تنهایی سخت بود و من این سختی را چند سال تحمل کردم و خوشحالم الان مادرم کنارم است.
انشاالله سفید بخت بشی
همیشه ساده وبی حاشیه.موفق باشید
امیدوارم عاقبت بخیر شه
انشاءالله همیشه سالم باشید و به دور از حاشیه