شمانیوز
شما نیوز

آیا انتقادها علیه انجمن منتقدان سینمایی منطقی است؟

احتمالا این " محل بحث بودن" انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی به واسطه پویایی و تلاش و عدم خنثی بودن مدیران انجمن است. انتقادها هم احتمالا مواردی هستند که باید اصلاح شوند تا مدیران و اعضای انجمن با تکیه بر این پویایی، انجمن منتقدان را به تکامل برساند.

گروه فرهنگی مشرق- انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما از آن دسته انجمن‌هایی است که معمولا فعالیتشان محل بحث و نظر بوده‌است. خیلی ها معتقدند مجموعه اقدامات مدیران این انجمن مفید بوده و توانسته است در جهت کمک به رشد انجمن باشد. بعضی دیگر هم از عملکرد انجمن و مدیرانش ناراحتند و به آن نقد دارند.
آیا انتقادها علیه انجمن منتقدان سینمایی منطقی است؟
آنچه ما می‌دانیم این است که احتمالا این " محل بحث بودن" به واسطه پویایی و تلاش و خنثی نبودن مدیران انجمن است. طبیعی است که وقتی جایی کار مفیدی انجام ندهد نقدی هم به او وارد نخواهد بود و اگر جایی بیشتر کار کند طبیعتا بیشتر زیر ذره‌بین و نقد قرار خواهد گرفت. انتقادها هم احتمالا مواردی هستند که باید اصلاح شوند تا این پویایی، انجمن منتقدان را به تکامل برساند. به‌هر روی افرادی که درحال حاضر بعد از استعفای طهماسب صلح جو در راس این انجمن قرار دارند مجموعه ای از نویسندگان و منتقدان حرفه‌ای سینما هستند شامل: کیوان کثیریان،کامران ملکی، علی علایی، زهرا مشتاق، جواد طوسی و سحر عصرآزاد. یکی از این انتقادها به عملکرد این انجمن یادداشت امروز نیما حسنی است که در روزنامه صبا و سینماژورنال منتشر شد. این منتقد نوشت: وقتی از «انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی» حرف می‌زنیم، داریم از چه حرف می‌زنیم؟ از یک نهاد صنفی واقعی، مستقل و معتبر با اعضای جدی، فعال و معتبر یا یک تشکل نصفه‌نیمه زیرمجموعه خانه سینما و متشکل از انواع و اقسام نیروهای مطبوعاتی که براساس یک اساسنامه غلط و ناکارآمد و غیر کارشناسی بنا شده و بر همین اساس هم عضو می‌گیرد و مجمع عمومی می‌گذارد و کج‌دار و مریز به کارش ادامه می‌دهد؟ آیا صحبت از تعریف درست و اصولیِ یک تشکل صنفی با ساختار و الگوهای سندیکایی است یا یک جمعِ دورهمی که محلی برای رانت‌خواهی (و خواری!) عده معدودی‌ است که در شرایطی نه چندان مطمئن و قابل استناد بر مسند مدیریت و ریاست و دبیری و الخ آن تکیه زده‌اند تا عِرض خود ببرند و زحمت دیگران بدارند؟! جایگاه و موقعیت اعضای این صنف با سایر فعالانی که به هر دلیل عضو صنف نیستند چه تفاوتی دارد؟ اصلا چرا اغلب چهره‌های معتبر، باسابقه و کارآمد این رشته تمایلی به عضویت و فعالیت در انجمن خودشان ندارند و اگر هم عضو هستند، جنبه تشریفاتی و تعارفی و افتخاری دارد؟ چرا اعضای شورای مرکزی صنف هیچ کدام سابقه روشن و کارنامه قابل اعتنایی ندارند؟ ظاهرا این روزها اگر قرار باشد جواب درست و جامعی به این پرسش بدهیم، باید صریح و شفاف باشیم و پیِ خیلی اتهامات و انگ‌ها و تخریب‌ها را به تن بمالیم. مثلا اول از همه سوال کنیم که چرا اعضای شورای مرکزی صنف در حال حاضر (صرف نظر از تهماسب صلح‌جو که به همین دلایل احتمالی استعفا داد و جواد طوسی که معلوم نیست چرا هنوز استعفا نداده) هیچ‌کدام سابقه روشن و اعتبارِ قابل استناد و کارنامه قابل اعتنایی در حوزه نقد و تحلیل فیلم و ادبیات سینمایی ندارند؟ اگر ترکیب همین شورای مرکزی فعلی را به‌عنوان یک جامعه آماری در نظر بگیریم، نشان‌دهنده تنوع و تکثر عجیبِ این جمعِ بی‌قاعده و چینش نابجای اعضای انجمن خواهد بود. حرفم نه ربطی به سابقه و کسوت و عمر فعالیت دوستان دارد و نه خدای ناکرده قصدم توهین یا نادیده‌گرفتن جایگاه حرفه‌ای و منزلت اشخاص است. موضوع مهم و نقطه مرکزی بحث این‌جاست که وقتی اساسنامه‌ای تا این حد باز و بی‌ضابطه و آسان‌گیر باشد، چنین تکثری هم بدیهی و غیرقابل کنترل خواهد بود. نتیجه انتخابات اعضای شورای مرکزی هم چیزی جز بلبشوی فعلی نیست ماده ۱۰ اساسنامه انجمن می‌گوید «منتقدان با داشتن حداقل ۳ سال سابقه مستمر نقد نویسی در نشریات کشور و نویسندگان سینمایی با داشتن ۴ سال سابقه مستمر نویسندگی (یا ترجمه سینمایی) در نشریات کشور» می‌توانند عضو پیوسته انجمن باشند. واقعا شرایطی مبهم‌تر از این برای عضو شدن در هیچ نهاد و تشکلی در سطح جهان سراغ دارید؟ (درست همان‌طور که هر سال در ازدحام و قیامت کبرای سینمای رسانه‌های برج میلاد همه از هم می‌پرسیم کجای جهان این‌همه نیروی مطبوعاتی و منتقد فعال سینمایی سراغ دارید؟!) با این شرایط و ضوابط اساسنامه‌ای بیراه نیست اگر بگوییم ظاهرا انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی یک‌تنه بار دموکراسی و پلورالیسم را در جامعه کنونی به عهده گرفته است! در همین یک جمله کذایی، معنای واژه‌های «مستمر»، «نقد نویسی»، «نشریات کشور»، «نویسندگی» و «ترجمه» کاملا نامشخص و موهوم و بی‌مصداق است. وقتی سرنا را این‌چنین از دم گشادش می‌نوازیم و قیف‌مان سر و تهش به یک اندازه است، چنین ازدحام و هرج و مرجی غیر طبیعی نخواهد بود و کسی هم لازم نیست بپرسد این چندصد نفر عضو انجمن در حال حاضر در چه حالی هستند و مشغول چه کاری. در چنین اوضاعی، نتیجه انتخابات اعضای شورای مرکزی هم چیزی جز بلبشوی فعلی نیست. گروهی که هیچ تفکیک حرفه‌ای میان اعضایش قائل نیست و تفاوت درجه و سطح و جایگاه افراد برایش کوچک‌ترین محلی از اعراب ندارد، چگونه می‌تواند قابل اعتماد و اعتنا باشد تا کسانی برای عضویت در آن اشتیاق نشان بدهند؟ خودم هم وقتی کارت هدیه نقدی می دادند به صرافت عضویت افتادم پس دوستان هوس افشاگری به سرشان نزند اعتراف می‌کنم که خودم شخصا موقعی که به اعضای خانه سینما بُن و کارت هدیه نقدی می‌دادند، تازه به صِرافت عضویت در انجمن افتادم و پس از دریافت هدایا هم ما را به خیر و انجمن را به سلامت… تا هدایای بعدی احتمالی! (این را نوشتم که دوستان هوس افشاگری و بگم بگم به سرشان نزند) بابت حق عضویت به جز سالی یک کارت جشنواره چه امتیازاتی نصیب اعضاء شده؟ به نظر می‌رسد اوضاع و احوال فعلی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی نیازمند چیزی در مایه‌های تحقیق و تفحص جدی و پرسشگری اساسی در همه ارکان و کلیات و جزییات است که امیدوارم در روزنامه صبا فرصتش مهیا شود. این‌که اصلا در این انجمن چه خبر است و این روزها براساس چه شرایطی و با کدام نظارت اداره می‌شود؟ در این سال‌ها چه گُلی به سر اعضای وابسته و پیوسته‌اش زده و چه خدمات و تسهیلاتی برای چه تعداد از اعضایش فراهم کرده است؟ چند نفر از این جمع پر شمار از حضور در آن رضایت دارند و بابت حق عضویتی که می‌پردازند، بجز سالی یک کارت جشنواره فجر، چه امتیازها و تسهیلات و موقعیت‌هایی نصیب‌شان شده است؟ (جهت تداومِ خودافشاگری بگویم که خودم تا این لحظه ریالی حق عضویت نداده‌ام که طلبکار چیزی باشم و حتی شرایط و صلاحیتم جهت کاندیداتوری در انتخابات شورای مرکزی هم رد شد که بدانید از رای‌نیاوردن ناراحت نیستم!) دکانی چندنبش برای آنها که برای چند مهره بالایی خانه سینما، رگ گردنی شدند خلاصه کنم، انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی در شرایط فعلی دکان چند نبشی برای تک و توکی از اعضایش شده که در سال‌های اخیر با ایثارگری و جانفشانی و رگ گردنی‌ شدن برای چند مهره اصلی مدیریت خانه سینما در جنجال‌های اخیر برادری‌شان را اثبات کرده‌اند و حالا که موقع تقسیم ارث و میراث رسیده، جلوی صف منتظر ایستاده‌اند! این روزها انگار قرار است مزایای این تشکل نصیب معدودی شود و در عوض پرداخت حق عضویت و شرکت در رای‌گیری‌ها و پُرکردن سالن‌های نشست‌ و همایش‌های بیهوده بر عهده دیگران باشد! به عبارت دیگر انگار دوستان می‌گویند سفر ینگه دنیا و جشنواره کن و ونیز و برلین مال من، کارت جشنواره فجر و وارش و روستا و مقاومت مال تو! کنترات بولتنهای ریز و درست مال من، سردبیری نشریات رایگان و بخش انگلیسی آنها مال من و منزل و خلاصه هر چه رانت و امتیاز است مال من . ظاهرا زمزمه این روزهای‌شان این است که کنترات بولتن‌های ریز و درشت جورواجور و برگزاری نشست‌ها و جلسات و برنامه‌های سطح کشور مال من، دریافتِ امتیاز مجله و سایت و آموزشگاه سینمایی مال من، سردبیری نشریات سینمایی رایگان ارشاد مال من (و بخش انگلیسی آن نشریه مال منزل)، دبیری و برپایی جشن و مراسم و نشست و سمینارها مال من اما حضور در این برنامه‌های فرهنگی آموزشی انجمن مال تو! خلاصه هر چه رانت و امتیاز و مزیت و بودجه و امکانات هست مال من، در عوض افتخار عضویت در انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران مال تو! این روزها اغلب آن‌ها که واقعا باید عضو و گرداننده تشکلی با این اسم و عنوان باشند، این روزها اهل طاعونی قبیله‌های مشرقی‌اند و در روزگاری که دوستان مسافران شیشه‌ای شهر فرنگ شده‌اند و در سودای جنگلِ آهن و آسمان‌خراش بسر می‌برند، خیلی از رگ و ریشه‌دارهای این ماجرا به فکر یک اتاق برای خواب هستند اما انگار لازم است به این دوستان یادآوری کنیم که این شعر، مصرع دیگری هم دارد: «تو آخه مسافری، خونِ رگ این‌جا منم»… و این داستان ادامه دارد." با احترام به عقیده این نویسنده محترم اگرچه بنده عضو انجمن نیستم و ارتباطی هم با مدیرانش ندارم اما به نظرم حرف‌های این منتقد چندان منطقی نیست. حرف‌هایی که در چند بند خلاصه می‌شود: 1- چرا اعضای شورای مرکزی صنف هیچ کدام سابقه روشن و کارنامه قابل اعتنایی ندارند؟ 2- چرا این انجمن بی‌جهت همه منتقدان را به عضویت پذرفته‌است 3- چرا مدیران انجمن سفر ینگه دنیا و جشنواره کن و ونیز و برلین را خودشان می‌روند و کارت جشنواره فجر و وارش و روستا و مقاومت را به بقیه می‌دهند 4- چرا کنترات بولتنهای ریز و درشت، سردبیری نشریات رایگان و بخش انگلیسی آنها و خلاصه هر چه رانت و امتیاز است مال آنهاست. چرا کنترات بولتن‌های ریز و درشت جورواجور و برگزاری نشست‌ها و جلسات و برنامه‌های سطح کشور ، دریافتِ امتیاز مجله و سایت و آموزشگاه سینمایی ، سردبیری نشریات سینمایی رایگان ارشاد (و بخش انگلیسی آن نشریه مال منزل)، دبیری و برپایی جشن و مراسم و نشست و سمینارها مال آنهاست اما افتخار عضویت در انجمن و حضور در این برنامه‌های فرهنگی آموزشی انجمن مال اعضاست. در مورد سابقه مدیران انجمن به نظرم ایراد منطقی نیست و همه از حرفه‌ای های این حوزه هستند. عضو گیری هم مثل بقیه جاها بوده و منتقدها و نویسندگان سینمایی اگر تقاضا بدهند با شرایطی عضو می‌شوند. اما درمورد رانت و استفاده از مزیت‌های انجمن هم اگر اینطور باشد که می‌گویند اولا لابد بعید است بی هیچ قاعده و ضابطه‌ای باشد. دوما اگر ایشان هم عازم سفری شوند حتما نفر سومی مدعی می‌شود که چرا فلان سفر برای شما بوده و ...این قاعده معمول همه جاست. اگرچه درصورت وجود مشکلاتی از این دست طبعا باید اصلاح انجام شود اما با هر اصلاحی باز هم این نقدها همیشه وجود خواهد داشت. دست آخر این‌که اگرچه شاید پاسخ به این نقدها در حوزه کاری انجمن باشد اما چون موضوعی است که اغلب اهالی رسانه و سینما با آن درگیر هستند شاید بد نباشد اگر طرح این نقد محلی شود برای ابراز نظرها و نقدها پیرامون انجمن و تقویت آن. تقویت و پویایی انجمن منتقدان هم بی‌شک به پویایی بخش‌ سینمایی رسانه‌ها منتج خواهد شد. ** کیوان امجدیان
آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied