انتخاب و گزینش معلمان تخصصی نیست
اسکندر لطفی عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان با انتقاد از نحوه گزینش معلمان، گفت: «متأسفانه در کشور ما انتخاب و گزینش معلمان غالباً ایدئولوژیک است و برخی مسائل غیرتخصصی از مؤلفههای مهم انتخاب و گزینش معلمان در نظر گرفته میشود و رعایت اصول علمى و انسانى کمتر مورد توجه قرار میگیرد.»
به گزارش شما نیوز ، خبر تعرض به دانش آموزان در مدرسهای در غرب تهران، نه فقط واکنش تند والدین آنها و مسئولان را در پی داشت بلکه باعث جنجالهای زیادی در گروههای متشکل از معلمان و فرهنگیان شده است. اسکندر لطفی عضو شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، در مورد این اتفاق میگوید: «کابوس انتشار چنین خبرهای دهشتناکى هر بار براى روزهاى متمادى جامعه و خاصه جامعه فرهنگیان، دانش آموزان و اولیاى دانش آموزان را دستخوش اضطراب و استرس فزایندهای میکند. استرسى که اگرچه بهمرور زمان کمرنگ میشود اما خالى شدن ذهن قربانیان از چنین بحرانهایی چنان زمانبر و مستلزم دورههای ویژه رواندرمانی است که تقریباً ناممکن به نظر میرسد.»
او یکی از علتهای بروز چنین اتفاقاتی را بینتیجه ماندن پروندههای مشابه میداند و به تأثیر این موضوع بر افزایش آمار کسانی که از تحصیل باز میمانند اشاره میکند. لطفی میگوید: «وقتى جامعه شاهد اقدام مؤثر مسئولین در برابر تعرضهای قبلى نیست دور از ذهن نیست که در محیطهای کوچکتر خانوادهها از فرستادن کودکان و خاصه دختران به مدارس امتناع کنند و همین تعرض بهظاهر شخصى به افزایش خیرهکننده کودکان بازمانده از تحصیل منجر شود. بروز چنین تعرضهایی که هر بار به انحاى مختلف ظهور مییابد نشان از نا به سامانیهای مدیریت کلان نظام آموزشى دارد که روز به روز گستردهتر میشود.»
لطفی با اشاره به اینکه مدرسه آیینه جامعه است، میگوید: «پرواضح است که این خشونتها و تعرضهای جنسى که جامعه دانشآموزان و مدارس را تهدید میکند جدایی از تعرضهایی نیست که دامنگیر جامعه است. مدرسه آینه تمامنمای جامعه است و رفتارهاى معلم و دانشآموز نمونهای عینى از هنجارهاى اجتماعی با ویژگیهای مثبتتر نسبت به ساختار اجتماعى. وقتی شاهد این اتفاقات یعنی عدم امنیت جنسی در مدارس هستیم نباید به دنبال راهکار نهایی حل این مشکل فقط در مدل کوچکشده جامعه، یعنی مدرسه باشیم.»
او ادامه میدهد: «تسریع ضرباهنگ نامبارک تجاوزها و اسیدپاشیها هشدارى بسیار جدى بر ضعفهای ساختارى نظام آموزشى است، هشداری که در نهایت تأسف، هرگز به تغییر محسوس نمیانجامد.»
لطفی در جواب اینکه جرمانگاری این دست رفتارها چقدر میتواند بازدارنده باشد، میگوید: «در بحث خشونتها و تعرضات جنسی جرمانگاری اگرچه ضرورت دارد و میتوان روى بازدارندگى آن هم حساب کرد اما کمفایدهترین راهکار است. در واقع باید در جستجوى راهحل مشکلی بود که موجب رشد این ناهنجارى شده است. درمان قطعی و مؤثر در این بیماری ریشهیابی، آموزش و آگاهی است.»
او ادامه میدهد: «شناخت علائم کودکآزاری از مواردى است که در نظام آموزشى همواره نادیده گرفتهشده است و متأسفانه دخالت غیر متخصصین و صاحبمنصبان سیاسى در امر آموزش موجب شده است که تلاش فعالین صنفى فرهنگیان و یا فعالین مدنى براى گنجاندن این آموزشها در مدارس عقیم بماند و مسئولین آموزشى که معمولاً محصول رانتهای سیاسى هستند با سرپوش گذاشتنهای بیپایان سعى در نادیده گرفتن این ناهنجاریهای جنسى دارند. آن هم در شرایطی که به سبب دسترسی به شبکههای اجتماعی امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به آموزشهای مؤثر احساس میشود.»
لطفی در مورد وضعیت ایران در بین سایر کشورها در زمینه تعرض به دانشآموزان میگوید: «باید اذعان داشت که رخ دادن چنین مواردى به کشورهاى جهان سوم محدود نمیشود. در سال 2011 وزارت بهداشت امریکا 6500 مورد تعرض جنسی به کودکان را گزارش کرد. تقریباً رنج سنى کودکان زیر 12 سال در تمام جهان آماج تجاوز جنسى هستند. اگرچه در نرم جهانى تجاوز به دختران بیش از پسران ثبت شده است اما در کشورهایی چون ایران که تفکیک جنسیتى در آنها برقراراست، پسران بیش از دختران در معرض آسیب هستند.»
او میگوید: «اواسط کودکی یعنی از 7 سالگی به بعد و همزمان با سنین مدرسه، زمانی است که بیشترین تعرض جنسی به کودکان اتفاق میافتد، سنی که در مراحل روانی جنسی اریکسون، مرحله احساس حقارت در برابر کارایی و شایستگی است. اگر کودک در این سنین دچار تعارض شود در دیگر مراحل رشد با موانع بهنجار روبهرو میشود. از عوارض بهرهکشی جنسی در کودکان از لحاظ روانشناسی میتوانیم به عدم اعتماد به نفس، افسردگی، از دست دادن حس اعتماد مقابل، اضطراب و فوبیا اشاره کنیم.»
لطفی آموزش والدین راهم ضروری میداند و میگوید: « از عوامل مهمی که سبب کاهش و عدم تکرار این رویدادها میشود، رابطه والدین و کودک و سبک دلبستگی شکلگرفته میان والدین و کودک است. به طوری که اگر کودک با آنها احساس اعتماد کند بهراحتی میتواند تمامی دغدغههای خود را مطرح کند و دیگر تهدیدهای بهرهکش خنثی میشوند.»
او به اهمیت گزینش معلمان و روش نادرست امروزی برای انتخاب معلمان هم اشاره میکند و میگوید: «متأسفانه در کشور ما انتخاب و گزینش معلمان غالباً ایدئولوژیک است و همسویى با حاکمیت از مؤلفههای مهم انتخاب و گزینش معلمان در نظر گرفته میشود و رعایت اصول علمى و انسانى کمتر مورد توجه قرار میگیرد.»