عشق کمنظیر یک مادر به فرزند سرطانیاش
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): جایزه پولیتزر به مادری داده شد که در تمام روزها و شبهای بیماری فرزند خود چشم برهم نگذاشت و لحظه لحظه آب شدن و رفتن پسر خود را مشاهده کرد.
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز)، به نقل از سیمرغ، جايزه پوليتزر جايزهاي است که براي روزنامهنگاري، ادبيات و موسيقي به بهترين آثار داده ميشود و معتبرترين جايزه روزنامهنگاري در آمريکاست که هر ساله با نظارت دانشگاه کلمبيا به روزنامهنگاران داده ميشود؛ همچنين هر ساله بنياد پوليتزر جوايز نيم ميليون دلاري خود را به بهترين عکسهاي خبري افشاگرانه و جسورانه جهان در زمينههاي مختلف، اهدا ميکند.
در يادداشت سردبير بنياد پوليتزر آمده است: اين داستان چند سال پيش اتفاق افتاده است که يکي از خوانندگان، آن را به ما معرفي کرد؛ اين تصاوير نشان دهنده يک زندگي تلخ و عشق يک مادر نسبت به فرزند خود است. يک روزنامه نگار آمريکايي، از يک پسر 10 ساله به نام «درک» که از سرطان شديدي رنج ميبرد به همراه مادرش «سيندي» تصاويري گرفته و در وبلاگ خود گذاشته بود. در 25 ژوئن «سيندي» از وجود تومور سرطاني در شکم «درک» با خبر شد. وقتي که سيندي صندلي چرخدار فرزند خود را در سالنهاي مرکز پزشکي ديويس براي عمل استخراج مغز استخوان ميبرد؛ پزشکان در نظر داشتند در صورت واجد شرايط بودن توسط پيوند سلولهاي بنيادي خون، بيماري «نوروبلاستوم» را درمان کنند. سيندي گفت: به پسرم گفتم سرطان به بيشتر اندام وي حمله کرده است و من هر چه در توان دارم انجام ميدهم تا او را خوشحال کنم و لبخند را بر لبانش بياورم. در 30 نوامبر 2005 «درک» توسط برادرش ميکا و مادرش براي پرتو درماني به مرکز پزشکي رفت؛ ميکا اغلب داروهايي را که «درک» بايد مصرف ميکرد را به او ميداد و در کار مدرسه و تکاليف وي در حالي که به شدت درد داشت به او کمک ميکرد. يکي از انکولوژيستهاي «درک» توصيه کرده بود، او را تسکين دهند زيرا «درک» مدام در گوشهاي و دور از چشم ديگران گريه ميکند؛ سيندي تصميم ميگيرد «درک» را از غصه خوردن دور کند. 9 فوريه 2006 سيندي به علت اينکه ميدانست «درک» به سني نميرسد که گواهينامه بگيرد وي را روي پاي خود مينشاند تا در خيابانهاي ساکرامنتو رانندگي کند.
26 آوريل سال 2006، «سيندي» متوجه شده بود يک تومور هم در مغز «درک» است که به بينايي وي آسيب وارد کرده بود. آخرين روزي که «درک» به مدرسه رفت، دوستان وي تمام کارتها و کارهاي او را به ديوارها زده بودند. او نياز به بيرون رفتن داشت و اين آخرين بار بود که به بيرون از خانه ميرفت. در 10 مي سال 2006 به «درک» آرام بخش تزريق شد تا بخوابد و کمتر درد بکشد و در آرامش بميرد. روز آخر زندگي «درک»، مادر در حالي که پسر خود را در آغوش گرفته بود و اشک ميريخت، گفت: من تو را خيلي دوست دارم، تو مرد شجاعي هستي و درک چند دقيقه بعد در آغوش مادر درگذشت. 19 مي 2006 سيندي با سه پسر خود «آنتوني»، «ميکا» و «وينسنت» تابوت پسر کوچک خود را براي دفن کردن حمل کرد و «درک» در مونت ورنون در کاليفرنيا به خاک سپرده شد. اين داستان قدرت عشق و زندگي و قدرت فوقالعاده يک مادر را نشان ميدهد.