رازی از رموز مانایی یک خاندان آوازی
محمدرضا ممتازواحد- منقد موسیقی
به گزارش شما نیوز ، اوایل دهه۹۰، مجموعه «فراز و فرود در آسمان ردیف موسیقی آوازی ایران» توسط مرکز موسیقی حوزه هنری(در زمان مدیریت رضا مهدوی) و با اجرای ردیفدانِ ردیفخوان و آوازخوانِ مبرز و کارآزموده، استاد حسن گلپایگانی(قاسم) همراه با سنتورنوازی فرزند هنرمندش هانی گلپایگانی منتشر شد. حسن گلپایگانی(متولد ۱۸/۰۸/۱۳۱۹) با کولهبار بیش از نیمقرن تجربه بهانضمام روحیه تحقیق و تفحص، میراثی را بهیادگار نهاد که بهحقیقت رازی از رموز مانایی خاندان گلپایگانی است که البته با نهایت احترام یهیک عمر مجاهدت فرهنگی- هنری حسن گلپایگانی، از نقش مؤثر برادر بزرگتر ایشان -پدیده آواز قرن- اکبر گلپایگانی نیز نمیتوان و نباید غافل شد. حسن گلپایگانی تمامی طیفها و سلیقههای اقشار جامعه را مدنظر قرار داده و مجموعهای را فراهم آورده است که فارغ از مباحث اتودیک و آموزشیِ صِرف، یک اثر مطبوع هنری است و این مسئله شاید مهمترین ویژگی مجموعه «فراز و فرود» بوده باشد که مقام و مرتبت استادی حسن گلپایگانی را چندافزون ساخته است. یکی از ویژگیهای مجموعه «فراز و فرود»، توجه بهرکنِ رکین و اصل مسلم مُدالیته در موسیقی کلاسیک ایرانی و بسط مناطق مُدال در هر دستگاه یا مایه آوازیِ مربوطه است. توجه توأمان هنرجو به ساختار مایگی(مُدال) و ساختار نغمگی(ملودیک) با توضیحات ارزنده راوی درخصوص اجرای تکه و یا گوشهای یکسان در چند دستگاه مختلف، گسترش بیشتری یافته و این موضوع را تأملبرانگیزتر می کند . بهعنوان مثال، اجرای گوشه قرهباغی در آواز افشاری و اجرای همین گوشه در گوشه شکسته دستگاه ماهور از این جمله است که تطابق فضای مُدال این دو منطقه مُدال را آگاهانه و غیرمستقیم بهشنونده این مجموعه گوشزد میکند. حسن گلپایگانی در جهت تدوین این مجموعه، مکاتب و شیوههای مختلف و معتبر آوازی را ملاک عمل خود قرار داده است. بدین جهت برخی از الحان چند اسمی زنجیره ردیف که معمولاً سبب تشویش اذهان هنرجویان و علاقهمندان میشود را کاملاً تبیین و تشریح کرده است. مثلاً در قسمتی از دستگاه ماهور متذکر میشود که در مکتب اصفهان فِیلی را پنجگاه، صفیر راک را اشاره بهنوروز عرب، قرچه را شهرآشوب و فرود را پسماهور میگویند. حسن گلپایگانی در مجموعه مذکور، نام تحریرها را نیز بیان داشته است. مثلاً در درآمد دوم دستگاه سهگاه، تحریر ریسهای یا پلهای که بهصورت پلکانی تا یک اکتاو بالا و سپس پایین میآید را نام برده و اجرا میکند. از دیگر ویژگیهای مجموعه «فراز و فرود» برشمردن و تحلیل تکهها و گوشههای آوازی در توضیح جزییات آنهاست. بهعنوان نمونه در مایه ابوعطا در جهت اجرای گوشه یتیمک بیان میشود که این گوشه مشتمل از درآمد، اوج و گریز و سارنج میباشد.
این مجموعه بهگونهای روایت و اجرا شده که حتی هنرجویان و علاقهمندان در دورافتادهترین نقاط کشور و بدون وجود استاد و راهنما، بتوانند از این مجموعه استفاده کرده و تا حد کافی و وافی از آن بهره ببرند. مثلاً در جهت آموزش گوشه ناقوس در دستگاه نوا، حسن گلپایگانی صدای دَنگ دَنگ ناقوس را مثال و تداعی کرده و حتی اجرا میکند. اینگونه توضیحات و تشبیهات در جهت آموزشِ بهتر و راحتتر تکهها و گوشهها، بسیار سودمند و مفید است. توجه بهقطعات ضربی در مجموعه حاضر بسیار تأملبرانگیز است زیرا هنرجو را با ریتم و ضربهای ایقاعی خاص موسیقی ایرانی بیشتر و بیشتر آشنا میسازد. آموزش برخی از گُدارها (مُدولاسیونها) نیز بسیار جالب توجه است. بهطور مثال در گوشه شورمویه دستگاه سهگاه عنوان میشود که از طریق این گوشه میتوان از دستگاه سهگاه بهدستگاه شور مُدگردی کرد که باز تطابق فضای مایگی را در دو مُد مذکور یادآور ساخته است. حسن گلپایگانی وجه تسمیه تکهها و گوشهها را نیز حتیالامکان(با پرهیز از انتسابها و اطلاقهای غیرواقعیِ غیرمستند) و با عنایت بهواقعیات تاریخی بیان داشته است. جهت شناخت و تمایز میان اجرای ردیف مَدرِسی(مشقی) و ردیف مَجلِسی برای هنرجویان، در انتهای هر دستگاه یا مایه آوازی، یک آواز مجلسی نیز گنجانده شده است. اینک در جهت تکمیل مجموعه صوتی «فراز و فرود»، کتاب «ردیف موسیقی آوازی ایران» بههمت و کوشش خودجوشانه و مسئولانه حجت عبدی که حاوی اشعار مجموعه آوازی یادشده و دیگر توضیحات لازم است، منتشر و روانه بازار شده است. این مجموعه مکتوب بهانضمام آن مجموعه صوتی، کمک شایان توجهی را به مخاطبان این مجموعه خواهد داشت که در جهت هر چه بهتر فراگیری و یادگیری نغمات موسیقی کلاسیک ایرانی کارساز باشد.
حال با تمامی این تفاسیر و تفاصیل، آیا این مجموعه ارزشمند و شخصِ شخیصِ راوی آن، آنگونه که باید و شاید از رسانههای دیداری و شنیداری و حتی نوشتاری مورد توجه قرار گرفته است؟! پاسخ این سئوال کاملاً روشن و هویداست ولی قدر مسلم در عصر انفعال «رسانههای جمعی» کشور، فرهنگسازان و فرهنگمدارانی چون شهرام صارمی و دیگر مدیران و دستاندرکاران فرهنگسرای همیشه فعال، پویا و جریانساز «ارسباران» بهانضمام رسالتمدارانی چون علی شیرازی، مسیح سامخانیان، حجت عبدی، صادق سلیمانی و اقلیتی دیگر که هریک بهتنهایی «رسانههای فردی» این آب و خاکند، حامی و حامیانِ نخبگان و مردان بیجانشینی چون «گلپایگانیها» هستند. برای تمامی اهالی فرهنگ و هنر و موسیقی کشور بهویژه خاندان گرانقدر و معزز گلپایگانی آرزوی سلامتی و تندرستی داشته و یقیناً معتقدم، سبک و شیوه و «مکتب» آوازی گلپایگانی چون آتش زیر خاکستر است و بهزودی زود، این آتش دوباره زبانه خواهد کشید. بهامید آن روز....