تجاوز جنسی فرزین به زن شوهردار در خانه اش + جزئیات
زنی که در شرکت های بازاریابی شبکه های مشغول به فعالیت بود با جذاب ترین تیپ به خانه یکی از مشتریانش رفت که مورد تجاوز جنسی قرار گرفت.
خبرفارسی نوشت: زنی که در شرکت های بازاریابی شبکه های مشغول به فعالیت بود با جذاب ترین تیپ به خانه یکی از مشتریانش رفت که مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. اگر همسرم از ماجرای تلخی که برای من رخ داده است مطلع شود نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد از عاقبت این ماجرا وحشت دارم اما نمیتوانم درمورد چنین
حادثه تلخی هم سکوت کنم و به همسرم چیزی نگویم از سمت دیگر هم آن مرد شیطان صفت که روزگارم رابه تباهی کشانده است با ارسال فیلمی از اعمال کثیف و شیطانی خود همواره مرا تهدید میکند تا به رابطه ام با او ادامه بدهم این در حالی است که هنوز در شوک فرو رفته ام و باورم نمیشود…
زن جوان در حالیکه با چشمانی اشکبار تقاضا میکرد تا پلیس به او کمک کند و راهکاری برای اثبات حقایق ماجرا بیابد به تشریح چگونگی وقوع این حادثه پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت چند ماه بود که وضعیت اقتصادی خوبی نداشتیم و زندگی من و همسرم
به سختی می گذشت درآمدهای او کفایت مخارج سنگین زندگی را نمی داد بهمین علت هم در شرایط مالی بدی قرار گرفته بودیم تصمیم گرفتم برای کمک به اقتصاد خانواده کاری برای خودم دست و پا کنم اینگونه بود که با یکی از دوستانم درمورد یافتن شغلی مناسب مشورت کردم.
آن روز «ریحانه» یک بازاریابی شبکه کامپیوتر ای رابه من معرفی کرد و گفت: با شرکت دراین بازاریابی میتوانی به سهولت در خانه خودت کار کنی و درآمد زیادی هم داشته باشی. طولی نکشید که مدیر فروش محصولات یک شرکت معتبر شدم, و از درآمد حاصل ازآن رضایت داشتم و همسرم نیز از این موضوع شاد بودمن هم تلاش میکردم تا مشتریان بیشتری پیدا کنم.
روزها بهمین ترتیب می گذشت تا اینکه پای «فرزین» به خرید محصولات شرکت باز شد او مقدار زیادی از محصولات شرکت را میخرید و به یکی از مشتریان روزانه ام مبدل شده بود خرید محصولات متنوع شرکت توسط فرزین سبب شد اعتماد زیادی به او پیدا کنم به طوریکه در اثنای همین خریدها روابط ما صمیمی تر شد و تماس دوستی و عاطفی بین ما شکل گرفت
تا اینکه چند روز قبل مرا به خانه اش دعوت کرد. او گفت قرار است بسیاری از دوستانش به خانه او بیایند و من هم میتوانم محصولات شرکت را در آن جا معرفی و تبلیغ کنم احساس کردم مهلت خوبی به دست آمده و من میتوانم مشتریان بیشتری جذب کنم به خاطر اعتمادی که به فرزین داشتم
هیچ گاه به این موضوع مشکوک نشدم چرا که همسرم نیز وی را می شناخت و همواره تأکید میکرد که اینگونه مشتریان را حفظ کنم. آن روز عصر شیک ترین لباس هایم را پوشیدم و پرانرژی به سمت خانه فرزین حرکت کردم.
وقتی وارد خانه اش شدم, هنوز کسی نیامده بود کمی نگران شدم, چرا که نگاه های فرزین تغییر کرده بود به او گفتم داخل خودرویم منتظر میمانم تا مهمان ها برسند اما او پافشاری کرد تا یک نوشیدنی
بخورم دوستانش نیز از راه میرسند. دقایقی بعد ازآن که آب پرتقال را خوردم دیگر چیزی نفهمیدم فقط به خاطر دارم که هوا تاریک بودو من در حالیکه فرزین برایم دست تکان می داد پشت فرمان ماشین نشستم و بطرف منزلم حرکت کردم روزبعد فرزین فیلمی از اعمال شیطانی خود برایم ارسال کرد
و با تهدید من خواهان ادامه این رابطه شد. باورم نمی شد آن شب چه بلایی به سرم آمده است و من در دام فردی شیطان صفت گرفتار شده ام حاضرم همه ی پول هایی راکه برای خرید محصولات به من داده بازگردانم تا دست از سرم بردارد و… شایان ذکر است پرونده ای دراین رابطه تشکیل و ماجرا مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت.
حرفاش مشکوک بود
این بی شخصیتی ی مردونشون میده که دست درازی به ی زن بکنه دیگه ادم نمیدون به کی اعتماد کنه خدا