چالش های پیش رو بیمه تکمیلی بازنشستگان
ساختار بیمهها نیاز به بازنگری دارد. در این زمینه دولت باید به حمایت از بیمهشدگان کم درآمد بپردازد؛ نه اینکه گسترهی فعالیت بیمههای تجاری را وسیعتر کند؛ حتی بیمههای پایه، خدمات خود را تعدیل میکنند تا دریافت درمان باکیفیت، بیشتر و بیشتر به سمت دلبخواهی شدن پیش برود.
به منظور ارتقاء خدمات رفاهی در بخش درمان و کاهش هزینههای درمانی برای بازنشستگان امکان بهرهمندی از بیمه تکمیلی بازنشستگان وجود دارد. خدمات بیمه تکمیلی بازنشستگان به صورت جبران بخشی از هزینههای درمانی بیمه شدگان است.صندوق بازنشستگی برای جبران و پرداخت بیشتر هزینه های درمان به بازنشستگان طرح بیمه تکمیلی بازنشستگان را اجرایی کرده است.بسیاری لز بازنشستگان از این طرح ناراضی هستند و معتقدند بیمه بازنشستگان از کارایی لازم برخوردار نیست. در ادامه به آخرین خبر از بیمه تکمیلی بازنشستگان می پردازیم.
ساختار بیمهها نیاز به بازنگری دارد. در این زمینه دولت باید به حمایت از بیمهشدگان کم درآمد بپردازد؛ نه اینکه گسترهی فعالیت بیمههای تجاری را وسیعتر کند؛ حتی بیمههای پایه، خدمات خود را تعدیل میکنند تا دریافت درمان باکیفیت، بیشتر و بیشتر به سمت دلبخواهی شدن پیش برود؛ یعنی هر کس که پول دارد، میتواند اقسام بیمهنامهها را بخرد و هرکس هم که ندارد باید خود را در وضعیت قرار دهد، که بیمههای پایه و اجباری به سراغش بیایند.
«من آن زمان هم که وزیر بهداشت بودم با «بیمه تکمیلی» مخالف بودم، این بیمه برای ثروتمندان است.» این سخن از «مسعود پزشکیان» وزیر اسبق بهداشت و نماینده کنونی مجلس، در حالی بیان شده، که عمده بیمهها در ایران متولی ندارند و هریک، سازی را برای خود کوک میکنند. سالها است که مسئولان از ضرورت ایجاد یک سقف بر سر بیمههای درمانی (پایه و تکمیلی) و بازنشستگی صحبت میکنند. منظور از به کار بردن واژه «سقف» این نبود که بیمهها ادغام شوند؛ بلکه تعیین یک سازمان سیاستگذار و قرار دادن آن در فرای مسئولیتهای «بیمه مرکزی» است.
آرزوی تعیین یک سیاستگذار واحد، علیرغم تمایل برنامهریز، در قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴) جایی نیافت؛ هرچند در این سند بالادستی، دولت نسبت به ایجاد هماهنگی و انسجام ساختاری در راستای ایجاد «نظام چند لایه تامین اجتماعی» مجاز دانسته شده بود. بر این اساس، دو سطح بیمه (اجتماعی پایه شامل مستمریهای پایه و بیمههای درمانی پایه و همچنین بیمههای مکمل بازنشستگی و درمان) تعریف شده است تا دولت بین آنها انسجام ساختاری ایجاد کند؛ حتی با ورود کرونا به کشور و تحمیل هزینههای سلامت و خرید «بیمههای عمر» و بازنشستگی (بیمههای خصوصی) به مردم، دولت نسبت به رفع این فاصله اقدام نکرد و این «قوز بالای قوز» باقی مانده است.
در این میان، مردم به صورت عام و شاغلان بخش خصوصی و بازنشستگان این بخش، به مرز پررنگ بین بیمههای پایه و مکمل که تجاریسازی درمان و تحمیل تورم سنگین حوزه درمان به سبد مصرف را به دنبال داشته، معترضند. در این زمینه، بازنشستگان به سپردن درمان خود به بیمههای تکمیلی معترضند و شاغلان هم به ضعف بیمههای پایه (سلامت و تامین اجتماعی) در پوشش هزینههای فرسایشی دارو و درمان و باز شدن پای بیمههای تکمیلی به روابطِ کارگر و کارفرما اعتراض دارند.