استحکام رشته دوستی ایران و عراق با توسعه تجارت
ایران و عراق روابط پرفراز و فرودی را تجربه کرده اند، تقریبا از زمان برافتادن نظام سلطنتی در عراق و استقرار یک رژیم توتالیتر بعثی در این کشور، زمزمه های دشمنی با ایران آغاز شد.
به گزارش شمانیوز:با پیروزی انقلاب اسلامی،" جمهوری اسلامی"برخاسته از خواست ملی ایرانیان از سوی رژیم بعث عراق یک تهدید فرض شد و با تجاوز عراق به ایران، طولانی ترین جنگ تاریخ معاصر میان دو کشور آغاز گشت، شعله های جنگ که فروکش کرد دو کشور مشغول بازسازی زیرساخت های خود شدند اما در عراق وجود یک دیکتاتور بدنام برای مردم نکبت و شومی مستدام به همراه آورد، با نقشه های زیاده خواهانه صدام ، این کشور به باتلاق جنگ و چرخه ناامنی و هرج و مرج وارد و تا سالیانی دراز وضعیت عراق روی پاشنه عدم ثبات چرخید.با دستگیری ، محاکمه و اعدام صدام و حذف اندیشه های او از روند کشورداری در عراق، این کشور به مرور به سوی ساختارسازی توسعه اقتصادی و اجتماعی اش گام برداشت اما هنوز مردم عراق مزه توسعه اقتصادی را نچشیده بودند که توفان داعش از راه رسید و بازهم عراق به سرخط خبرهای " خاورمیانه خونین" تبدیل شد. با این حال عراق همچنان یکی از کانون های پرمزیت توسعه و رونق اقتصادی در
غرب آسیا و خاومیانه است و ایران که همسایه شرقی این کشور است الزاما باید با شناخت درست و درک متناسب از این کانون پرمزیت ، نقش یک بازیگر فعال اقتصادی و تجاری در عراق را بر عهده بگیرد. همکاری موثر و بدون انقطاع اقتصادی و تجاری ایران با عراق از چند جنبه مهم قابل بررسی است، نخست اینکه رابطه تجاری ؛ نتیجه بخش ترین راهبرد حصول به " همسایگی بدون تنش" است، این موضوع ، واقعیتی است که علمای سیاست هم به آن آگاه هستند و بسیاری از دولت ها که با هم در شرایط " شبه نزاع" یا تنش به سر می برند، سعی دارند با توسعه تجارت و ارتقای سطح همکاری میان دو کشور زمینه های تنش را بی اثر سازند، درباره ایران و عراق اگر چه تنشی بالقوه هم وجود ندارد اما بی شک با بهبود سطح همکاری های دوجانبه در حوزه تجارت و اقتصاد ، این امکان وجود دارد که زمینه لازم برای بهبود رابطه کلان دو همسایه تاثیرگذار و در نهایت ثبات بیشتر در منطقه فراهم گردد. موضوع دوم؛ استعداد معماری یک اتحادیه اقتصادی در غرب آسیا است که ایران و عراق در آن می توانند نقش برجسته و مهمی را ایفا کنند، منطقه غرب آسیا، به طور کلی از فقدان همکاری های بین الدولی در حوزه تجارت و اقتصاد رنج می
برد، توسعه همکاری های ایران و عراق می تواند امکان پیدایش یک منطقه وسیع همکاری های تجاری در غرب آسیا از دریای عمان تا مدیترانه را فراهم کند و این موضوع در وهله نخست نیازمند توسعه سطح همکاری های تجاری دو کشور محوری این منطقه یعنی ایران و عراق است، در حال حاضر حتی با محاسبه سطح ترانزیت و سفر اتباع دو کشور ، سطح تجارت ایران و عراق در محدوده 12 میلیارد دلار در سال تثبیت شده است در حالی که نگاهی به حوزه وسیع تقاضای توسعه دو کشور، نشانگر این حقیقت است که باید انتظار ارقامی به مراتب بیشتر و حتی تا سطح چهل میلیارد دلار در سال را داشت، بهبود روابط تجاری میان ایران و عراق این قابلیت را دارد که زمینه ساز پیدایش یکی از پرنفوذترین پیمان های منطقه ای اقتصادی در جهان شود و این آرمان جز با اراده دولتها و نقش آفرینی غیردولتی ها شدنی نیست. کشور عراق با وجود قابلیت های بی بدیل توسعه اقتصادی اما ضعف هایی هم دارد که فقدان شریان های اقتصادی از آشکارترین آنهاست، این توصیف معروف که " عراق، انباری بزرگ با دروازه ای کوچک است" به خوبی بیان کننده فقدان شریان های حمل و نقل تجاری این کشور است، از سویی دیگر وجود هزاران کیلومتر مرز مشترک
زمینی میان ایران و عراق و موقعیت جغرافیایی بنادر ایران در خلیج فارس می تواند کلید شتاب بخشیدن به توسعه عراق باشد که لازم است بخش خصوصی تجاری ایران به خوبی از این نیازها و الزام ها استفاده کند. موضوع سوم در توسعه همکاری های ایران و عراق مساله نفت است، نفت به عنوان يك منبع ملي توليد ثروت در عراق ميتواند در صورت مديريت صحيح درآمدهاي حاصلهاش به پايهاي براي تحقق رفاه عمومي مردم این کشور تبديل شود، رخدادهای ماه های اخیر در عراق حاکی از این است که کار دولت تروریستی داعش رو به پایان است و این کشور احتمالا بزودی به کانون پررونق جذب سرمایه گذاری های نفتی در منطقه خاورمیانه تبدیل خواهد شد، پس لازم است بخش خصوصی ایران از هم اکنون به فکر یافتن جایگاه شایسته اش در این بازار بالقوه باشد. بهبود روابط سیاسی میان دو همسایه که فهرستی طولانی از تاریخ و فرهنگ مشترک دارند ، جز از مسیر توسعه تجارت و اقتصاد تحقق یافتنی نیست، اما در این میان به نظرم فعالان بخش خصوصی و نیز بازیگران دولتی باید شناخت مناسب و متناسبی از بافت خاص و پیچیدگی های اجتماعی عراق داشته باشند، اگر ما این حقیقت را پذیرفته ایم که برای نقش آفرینی بهتر در غرب
آسیا باید در زمینه اقتصادی هم در عراق فعال باشیم این فعال بودن الزامات و بایدهایی دارد که شناخت درست و اشراف بر لایه های جامعه شناختی خاص کشور عراق از اولویت های آن است. در مجموع این امیدواری وجود دارد که در سایه اراده فعالان اقتصادی دو کشور این مزیت های بالقوه به حقایق بالفعل تبدیل شود، همکاری و همفکری همه دست اندرکاران خصوصی و دولتی در دو کشور و خاصه در ایران همفکری و همگامی وزرات امور خارجه، ستاد توسعه روابط با عراق، سازمان توسعه تجارت و اتاق بازرگانی می تواند به تدوین مدل جامع توسعه روابط اقتصادی ایران و عراق منتهی گردد.