نگاه به چهار فیلم جشنواره فجر؛ «ویلاییها» نخستین مدعی سیمرغ
ویلاییها فیلم خوب و زنانه دفاع مقدس که با کشش زیاد مخاطب را با خود همراه میکند. فیلم پر از احساسات زنانهای است که منتظر هستند مردان جنگیشان برای ساعتی در کنار فرزندانشان حاضر شوند.
به گزارش شمانیوز: در سومین روز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد چهار فیلم «ماجان»،«دریاچه ماهی»، «ویلاییها» و «نگار» به نماش درآمد. *ماجان ماجان با بازی مهتاب کرامتی و فرهاد اصلانی روایتگر زن و شوهری است که فرزند سومشان دچار معلولیت است و این بین این زوج اختلاف انداخته است. همسر ماجان (مهتاب کرامتی) خواهان این است که فرزند معلولشان به آسایشگاه سپرده شود ولی زن مخالفت میکند . این مسئله تا جایی میرسد که همسر ماجان خانه را ترک میکند و در گاراژی اقامت میکند و حتی برای ازدواج مجدد نیز اقدام میکند ولی ماجان با این که یکبار فرزندش را به آسایگاه معلولین میبرد در نهایت راضی نمیشود فرزند معلولش را از خود براند. در نهایت همسر ماجان به خانه برمیگردد و با نقشهای سعی میکند فرزند معلول خود را در دریا غرق کند ولی بچه به صورت معجزه آسایی زنده میماند. فیلم درباره مشکلات خانوادههایی صحبت میکند که فرزند معلولی دارند که باعث میشود حتی شیرازه خانواده از هم گسسته شود ولی با این حال مهر مادری حتی اجازه جدایی از یک فرزند معلول را نمیدهد. فرهاد اصلانی در ماجان بازی خوب و روان و باورپذیری را ارائه کرده است و در کنار مهتاب کرامتی که ظاهرا این نقشها برایش کماکان تکرار میشود توانستهاند این مسئله و مشکل را به خوبی نشان دهند. بازی فرزند معلول این خانواده نیز در نوع خود جالب بود و همگان تصور میکردند این کودک بازیگری معلول است. با این حال فیلم ماجان اثری متوسط بود که سعی در بازنمایی مشکلات خانواده دارای فرزند معلول را داشت. *دریاچه ماهی رضا با بازی نادر فلاح یکی از رزمندگانی است که قبل از شروع عملیات کربلای 4 هشدار میدهد که این عملیات لو رفته و همه شهید خواهند شد ولی کسی توجهی نمیکند. عملیات شکست میخورد و اکثرا به شهادت میرسند. سالها بعد رضا در زمینی ارثی در شمال تهران مشغول باغبانی است و در همین حال نیز از طرق مختلف نقشه و مکان شهدای عملیات کربلای 4 در دریاچه ماهی و اطراف آن را به دست مسئولین میرساند. در این حین مشکلی برای ملک ارثی پیش میآید و پای یک وکیلی به نام رحمان حقی به ماجرا باز میشود که فرزند یکی از شهدای عملیاتی است که رضا هشدار شکست آن را داده بود. رضا که دارای حالات روحی و معنوی خاصی در این وکیل که ظاهرا به مسائل دینی و شرعی قید و بندی ندارد تاثیر میگذارد و خود نیز بر اثر خوابی روانه دریاچه ماهی میشود و در نهایت به شهادت میرسد. فیلم دریاچه ماهی از جهت توجه به شهدای مفقودالاثر قابل تقدیر است ولی پرداخت و نحوه روایت اثر دچار ضعف و نقصان میباشد. نحوه پرداخت رضا در فیلم به نحوی است که مخاطب برداشت یک شخص روان پریش را از این شخصیت دارد و مسائلی که رضا آنان را شهود میکند نه از طریق تصویر که از طریق دیالوگ بیان میشود و در این نکته در خیلی از بخشهای فیلم مشهود است. مثلا تاثیری که برا وکیل و فرزند شهید میگذارد تنها با چند کلمه است و بعد ازآن این وکیل از کارهای ناصواب خود دوری میکند. حتی خود شخصیت رضا نیز با توهم زندگی میکند و همیشه حضور همسر جوان باردارش را احساس میکند در حالی که همسرش 20 سال قبل سر زایمان فوت کرده است. منطق داستانی فیلم در انتهای اثر هم دچار خدشه است و مخاطب فیلم نمیداند رضا چرا به دریاچه میرود و شهادتش به هیچ عنوان توجیه پذیر نمیشود. در نهایت این فیلم میتوانست به دلیل توجه به واقعهای ناگفته خود را مطرح کند ولی الکن بودن پرداخت و انتخاب نامناسب بازیگر نقش اول کاملا شکست را برای فیلم به ارمغان آورده است. *ویلاییها ثریا قاسمی در نقش عزیز به همراه دو نوه اش به شهرک شهید کلانتری در نزدیک اندیمشک وارد میشود تا خبری از پسرش بگیرد . همزمان عروس با بازی طناز طباطبایی نیز برای بردن فرزندانش به این شهرک میآید. مدیر شهرک نیز خانم خیری با بازی پریناز ایزدیار سعی در کنترل زنان حاضر دارد. فعالیت عمده زنان در این شهرک پشتیبانی از عقبه جبهه است. ویلاییها فیلم خوب و زنانه دفاع مقدس که با کشش زیاد مخاطب را با خود همراه میکند. فیلم پر از احساسات زنانهای است که منتظر هستند مردان جنگیشان برای ساعتی در کنار فرزندانشان حاضر شوند. زنانی که هر لحظه در دلهره خبری ناگوار از شهادت همسرشان هستند و این التهاب و اضطراب به قدری در اثر نشسته است که مخاطب را در اکثر دقایق با این زنان همراه میکند. در ویلاییها همه چیز سرجای خودش است. طراحی صحنه کمک خوبی برای درک حس و حال زمان جنگ است و بازیگران فیلم نیز با درک درست فضا خود را در آن موقعیت قرار دادهاند. بازی همیشگی و مهربانانه ثریا قاسمی در کنار بازی متفاوت طناز طباطبایی که میخواد از جنگ فرار کند به همراه بازی جذاب پریناز ایزدیار در نقش مدیر مهربان و البته قاطع فیلم ویلاییها را دیدنی کرده و البته از مدعیان اصلی جشنواره امسال. *نگار نگار با بازی نگار جواهریان در پی یافتن علت مرگ پدر خودش است که در ابتدای فیلم اعلام میشود خودکشی کرده است اما نگار این مسئله را باور ندارد. پیگیریهای نگار به جایی میرسد که متوجه میشود پدرش در معامله غیرقانونی اسبهای ترکمن وارد شد و همین مسئله باعث میشود شرکای پدرش نقشه قتل او را بکشند. بعد این ماجرا نگار به قصد انتقاد تمام عوامل قتل پدرش را میکشد. رامبد جوان در نگار تمام پیشفرضا درباره خود را کنار گذارده و فیلمی ساخته در ژانر وحشت که این اتفاق در لحظاتی از فیلم رخ میدهد ولی در کل فضای فیلم بیشتر از آنکه ترسناک باشد روایتگر توهمات و ذهنیات درونی نگار است. رامبد جوان در این اثر دست به بازیهای فرمی زده و این فرم بازیها قصه فیلم را کنار زده است. حتی این فرم فیلم که در لحظات متعدد باعث سردرگمی میشود باعث شده که در بخشهای قصه اصلی فراموش شود. نگار با این که برای رامبد جوان تجربهای جدید است اما به نظر می رسد نتواند اقبال آثار قبلی را برای وی تکرار کند.