دغدغه جنگ و راهبهای که تطهیر میشود
تا ۱۵ تیرماه سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان هر روز ساعت ۱۹ میزبان نمایش «بدن مقدس» نوشته عباس جمالی و با طراحی و کارگردانی مهدی محمدی است.
در زمینه موضوع نمایش شما، متنهای خارجی بسیار زیادی وجود دارد چه شد که تصمیم گرفتید متن «بدن مقدس» نوشته عباس جمالی را روی صحنه ببرید؟
در کارگاههای تئاتری که برگزار میکردم، ابتدا تلاش کردم روی متن «آدم آدم است» برشت کار کنیم اما بعد از مدتی، به عباس جمالی پیشنهاد دادم این متن را برای کارگاه بازیگری بازنویسی کند. در بازنگری او بر نمایشنامه، به متن «بدن مقدس» رسیدیم. درواقع این متن، حاصل کار کارگاهی و گپوگفتی مفصل میان من و عباس جمالی بود که با توجه به موضوع نمایش و نگاه مذهبیای که در آن جریان دارد و بررسیهایی که درباره وضعیت پیرامون خودمان در خاورمیانه داشتیم، شکل گرفت.
به حضور رخدادهایی که در خاورمیانه و جهان بروز کردهاند در نمایش خود اشاره کردید. به نظر شما تئاتر امروز باید تا چهمیزان آیینه شرایط موجود باشد و آیا این اتفاق در تئاتر ما حضور دارد؟
اگر تئاتری آیینه جامعه خود نباشد، تئاتر نیست. یک تئاتر زمانی معنا پیدا میکند که بتواند؛ چه به شکل فرمالیستی و چه محتوایی شرایط اجتماع خود را بازتاب دهد. درواقع تئاتر باید آیینه تمامنمایی از جامعه باشد و چه خوبیها و چه بدیها را نشان دهد. معضلات و مشکلات و یا نکات مثبت جامعه خود را بازتاب دهد. درغیر این صورت، تئاتر درستی نیست. ما نیازمند تئاترهایی هستیم که شرایط امروز جامعه ما را بازتاب دهد و برای مخاطبان ما راهگشا باشد تا بتواند راه درست خود را در جامعه پیدا کند. تئاتر برای مخاطب باید کلیدی برای حرکت روبهجلو باشد. قطعا نیازمند چنین تئاتری هستیم.
شما چه میزان به این امر پرداختهاید و چقدر دغدغههای امروز جامعه در «بدن مقدس» گنجانده شدهاند؟
با توجه به اینکه نمایش «بدن مقدس» با نگاه گستردهای نسبت به اطراف و پیرامون خود و دغدغه بزرگی که امروز بشر را آزار میدهد؛ یعنی جنگ و خونریزی، تولید شده است، اثری جهانشمول محسوب میشود که از منظر بعد انسانیت، به جامعه ما هم مربوط میشوند. از خاورمیانه گرفته تا اروپا، جنگ و خونریزی و انحرافات مذهبی را میبینیم. همین انجرافات مذهبی عاملی برای ایجاد جنگ هستند و ما با این نگاه بهسمت نمایش رفتیم و تلاش کردیم در این نمایش شرایط پیرامون خود را با نگاه به جنگ جهانی دوم ومسائلی که در این جنگ پیش آمد و نگاه به کلیسا که نماینده مذهب است، بازتاب دهیم. رییس کلیسا در نوع نگاه خودد به مذهب دچار اشتباهاتی است که درنهایت توسط راهبهها و افراد پیرامون خود از این موضوع آگاه میشود و تلاش میکند مقابل تجاوز تجاوزگر بایستد و حتی جان خود را برای میهن، خاک و کشور خود، جانش را فدا کند. با این نگاه پیش رفتیم درنتیجه «بدن مقدس» نسبت به جنگ، مذهب، راه درست و ایمان دغدغهمند است. ایمان میتواند روزهای خوبی را برای بشر به ارمغان بیاورد.
وقتی نمایش را میبینیم، به نظر میرسد این اتفاق که شما در پایان دست به تطهیر راهبه میزنید؛ در راستای اثر نبود و برای رهایی از ممیزی این شرایط را در نمایشنامه بهوجود آوردید. چه میزان این با این دیدگاه موافق هستید؟
اینکه راهبه در پایان تطهیر میشود از ابتدا در متن وجود داشت و این بخش اصلا بهدلیل گریز از ممیزی اتفاق نیفتاده است. در خود متن عباس جمالی، زن در پایان به نوعی آگاهی میرسد که این آگاهی از طریق خود راهبهها در او ایجاد میشود و با دیدن رویایی از مسیح ناخودآگاهش به او میگوید جلوی سرهنگ بایستد و حتی جان خود را فدا کند اما هیچنوع خیانتی به مردم کشورش نکند و اسامی اعضای جبهه مقاومت را به سرهنگ نازی لو ندهد. این بخش از ابدتا با دلیل و برنامه در متن حضور یافته است. به این دلیل در پایان نمایش این تطهیر را قرار دادیم که بگوییم یک انسان میتواند به حالت درست بازگردد، بایستد و مبارزه کند تنها باید آگاه شود. وجه آگاهی و تفکر در این بخش برای ما معنا پیدا میکرد.
معمولا زمانیکه متن به اجرا میرسد، از نمایشنامه اصلی فاصله میگیرد. چه میزان شما به نمایشنامه عباس جمالی وفادار بودید؟
طبیعتا اجرای «بدن مقدس» با خود متن تفاوتهایی دارد اما بیشتر تفاوتها در ساختار بیرونی و فرم نمایش وجود دارد. برخی از صحنههایی که عباس جمالی نوشته است، با یکدیگر جابهجا شدهاند تا به این اجرا برسیم. این تغییرات با توجه به سیستم کاری ما و ساختاری که در اجرا بهوجود آمد، میزانسنها، نوع کارگردانی و فضایی که میخواستم شکل بگیرد اتفاق افتادهاند اما از نظر موضوع، مفهوم و محتوا تغییری نداشتیم و محتوای نمایشنامه عباس جمالی را نگاه داشتیم.
در آثار شما موسیقی نقش پررنگی دارد، با آهنگساز چگونه به یک نگاه مشترک می رسید؟
موسیقی در تمام آثار من همچون بازیگر، نمایشنامه و ...، نقشی پررنگ بازی میکند و از عوامل اصلی نمایش محسوب میشود. از آنجاکه شکل کارگردانی برای من مهندسیشده و ساختارمند است و تمامی میزانسنها، طراحی حرکت، نور و طراحی صحنه به شکلی پیش میرود که قطعا با ریتم و موسیقی سروکار دارند، اگر موسیقی در اثر وجود نداشته باشد، حتی میزانسنها و نورپردازی دچار مشکل خواهد شد. برای اینکه با آهنگساز هماهنگیهای لازم را انجام دهیم، از روز نخست آهنگساز همچون سایر عوامل، در تمرینها حضور پیدا میکند. حتی در جلسات نخست نمایشنامهخوانی هم حضور دارد و گپوگفتهای میان من و بازیگران زده میشود به او بسیار کمک میکند. اینگونه نیست که کاری را تولید کنیم و بعد آهنگساز بر اساس اثر تولید شده موسیقی را بسازد. او تمام میزانسنها و اتودها را میبیند و بر اساس همان اتودها و شکل کارگردانی پیش میرود و کار آهنگسازی را انجام میدهد.
بازیگران شما همگی تا حدودی مسلط به آواز هستند که این مساله بهندرت در میان بازیگران ما دیده میشود. در زمینه هدایت بازیگر چگونه پیش رفتید؟
در چهار الی پنج نمایش که در سالهای گذشته تولید کردهام، معمولا آواز در کنار موسیقی وجود داشته است. درنتیجه یا بازیگرانی را انتخاب میکنم که بتواند با موسیقی کنار بیاید و کار آوازی انجام دهد و در حوزه موسیقایی باهوش باشد و یا به افرادی که در این زمینه آشنایی ندارند، در پروسه تمرینها آموزش دادهایم. هدایت بازیگران هم بر اساس همین ریتمها صورت میگیرد. اگر در نمایش «بدن مقدس» دقت کنید، میبینید تمامی میزانسنها طراحی و شمارهبندی شده است و همچون یک نت موسیقایی برای تکتک میزانسنها پارتیتور نوشته شده است درنتیجه برای اینکه بازیگر به نقطه درستی از نمایش من برسد، قطعا باید با موسیقی هماهنگ باشد و ریتم را بشناسد. باید موسیقیهایی زیادی را گوش کرده باشد و بدنش، بدن موسیقایی باشد، بتواند با بدن خود حرف بزند و حتی گفتار بدنی داشته باشد. برای این هدایت تلاش کردهام از موسیقی، ریتم و حضور نوازنده و آهنگساز در پروسه تمرینها استفاده کنم..
با توجه به اینکه به شبهای انتهایی نمایش رسیدهایم، چه میزان از محصل کار راضی هستید؟
بسیار راضی هستم. البته اجرای نمایش ما در سالن استاد انتظامی، تنها اجرای ما محسوب نمیشود. این اثر پیش از این در چهار استان روی صحنه رفته است و در بخش فجر استانی هم حضور داشته است. همچنین یک اجرای عمومی بیست شبه هم در استان مرکزی داشتیم که با استقبال خوبی مواجه شده بود. دوره اجرایی ما در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان تا حدودی تماشاگر داشته است و روزهای خوبی را پشتسر گذاشتهایم اما طبیعتا بهدلیل همزمانی اجراها با مسابقات جامجهانی فوتبال مخاطبان ما آنمیزان که تصور میکردیم نبود. امیدوارم در این سه روزی که از اجرا باقی مانده است بتوانیم مخاطبان بیشتری جذب کنیم و اجرایی بهتر داشته باشیم. البته امیدوار هستم بتوانیم در آینده در سالنهای دیگری در شهر تهران این اثر را روی صحنه ببریم و تجربه جدیدی داشته باشیم.