بانک رفاه کارگران نماد سرمایه گذاری اجتماعی
بانک رفاه کارگران در سال 1337 با سرمایه گذاری تام و تمام سازمان تامین اجتماعی و از محل منابع متعلق به بیمهشدگان و مستمری بگیران و با هدف انجام عملیات مالی و بانکی سازمان تامین اجتماعی، جمع آوری حق بیمهها و پرداخت تعهدات قانونی به بیمه شدگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی، به جریان انداختن ذخایر و اندوخته های بیمه ای برای حفظ و ارتقاء ارزش ذخایر و سرمایه های بیمهشدگان و مستمری بگیران و نیز بمنظور ارائه وام کم بهره (ارزان قیمت) به کارگران (بیمهشدگان و مستمریبگیران) برای تهیه مسکن و تامین هزینه های سنگین زندگی آنها تاسیس شد.
شاه سابق به صورت نمادین، نخستین حساب را در این بانک به نام خود باز نمود و دفترچه پس انداز بانک رفاه کارگران را دریافت کرد. اقدام نمادین موصوف که در رادیو و تلویزیون و نشریات آن زمان بازتاب وسیعی یافت، بمنظور تشویق اقشار مولد جامعه یعنی بیمه شدگان (کارگران) به پس انداز و سرمایه گذاری آتیه نگر بود تا بدینطریق هم آنان را در تامین مالی خدمات مورد نیاز خود شریک سازند و هم اینکه با به جریان انداختن ذخایر و اندوخته های بیمه ای آنها در بانک، ازطریق تامین مسکن یکی از نیازهای اساسی زندگی آنان یعنی مسکن را که نقش قابل توجهی در هزینههای زندگی خانوار دارد، برطرف سازند و بر همین اساس بانک رفاه کارگران در آنزمان مبادرت به تشکیل صندوق (حساب) پس انداز مسکن کارگران نمود.
متعاقب این امر نیز در سال 1347 سازمان تامین اجتماعی نسبت به تاسیس شرکت خانه سازی ایران اقدام نمود تا این شرکت علاوه بر ساخت مراکز اداری و درمانی مورد نیاز سازمان مزبور، نسبت به انبوه سازی مسکن کارگران اقدام نماید که برخی از شهرکهای مسکونی کارگران در جوار اقطاب صنعتی و کشاورزی آنزمان، نمونه این فعالیت شرکت یاد شده می باشد بعبارت دیگر میتوان گفت رویکرد سرمایه گذاری در نهاد اولیه سازمان تامین اجتماعی، رویکرد سرمایهگذاری اجتماعی بوده است.
سرمایه گذاری اجتماعی (Social investment) نوعی از سرمایه گذاری است که علاوه بر بازده مالی، منافع اجتماعی را نیز در نظر بگیرد و زمینه تحقق تحولات اجتماعی مثبتی را برای ذینفعان زیادی فراهم سازد.
این رویکرد سازمان تامین اجتماعی یعنی "سرمایه گذاری اجتماعی"، حتی تا دهه 60 و 70 و در تاسیس و توسعه شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی ادامه داشت و بطور مثال تمرکز شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی در اوائل تاسیس و فارغ از شرکتها و سهامی که بابت تهاتر بدهی دولت توسط سازمان تامین اجتماعی دریافت می شد، بیشتر بر روی صنایع دارویی بود چرا که بیمهشدگان و مستمری بگیران نیاز به دارو داشتند و سازمان تامین اجتماعی یکی از مصرفکنندگان عمده دارو محسوب می شد.
به بیان دیگر می توان گفت بانک رفاه کارگران یک بنگاه اقتصادی با رویکرد "سرمایه گذاری اجتماعی" است و در عین حالیکه بایستی بطور اقتصادی و با قابلیت بازگشت سرمایه، سود آوری، بازدهی و ارزیابی های دقیق و شفاف بازدهی مالی و بطور اثر بخش اداره شود ولیکن باید منافع اجتماعی، بیمه شدگان و مستمری بگیران که صاحبان اصلی آن هستند را نیز مدنظر داشته باشد.
بانک رفاه کارگران که با چهار هدف عمده
الف) انجام عملیات مالی و بانکی (کلیه دریافت ها و پرداختهای بیمه ای و درمانی) سازمان تامین اجتماعی بعنوان خزانهداریکل سازمان
ب) به جریان انداختن وجوه، ذخایر و اندوخته های بیمه ای و حفظ و ارتقاء ارزش سرمایههای بیمهشدگان و مستمریبگیران
ج) سرمایه گذاری اجتماعی و کمک به رفع نیازهای بیمه شدگان و مستمری بگیران
د) تجمیع منابع مالی خرد بیمه شدگان و مستمری بگیران برای جلب مشارکت در رفع نیازهای آنان و بسط فرهنگ سپردهگذاری و پس انداز
تاسیس شده بود از اواخر دهه 50 متاسفانه و بهر تقدیر از مدار اولیه خارج شد و با اتخاذ تصمیماتی مغایر با اصول ، قواعد و محاسبات بیمه ای و بدون رعایت حق الناس ، این مال مشاع و بین النسلی و به تعبیر بند 3 سیاستهای کلی تامین اجتماعی (ابلاغی 21/01/1401) "اموال متعلق حق مردم" مورد دست اندازیهای مختلف قرار گرفته و در سالهای اخیر نیز فشارها برای خروج این بانک از مجموعه ذخایر و اندوخته های بیمه ای سازمان تامین اجتماعی رو به تزاید گذشته است. تبیین سرگذشت بانک رفاه کارگران بطور تفصیلی و با ذکر جزئیات در این مجال و مقال نمی گنجد ولی بطور خلاصه سیر تطور بانک رفاه کارگارن را می توان بشرح زیر بر شمرد :
سال 1337
- حکم به تشکیل بانک رفاه کارگران برای سازمان تامین اجتماعی جهت به جریان انداختن اندوخته ها و ذخایر بیمه ای
- تاسیس بانک از محل منابع سازمان تامین اجتماعی (بیمه شدگان، کارفرمایان و مستمری بگیران)
- دولت هیچ نقشی در تاسیس، تامین، مالی و افزایش سرمایه بانک نداشته و ندارد
- بانک عامل سازمان تامین اجتماعی برای عملیات بانکی و مالی و سرمایه گذاری
ارائه تسهیلات به بیمه شدگان و مستمری بگیران و تامین مسکن آنها
سال 1357
ملی شدن و دولتی شدن بانک رفاه کارگران (تسامحاً و سهواً) توسط شورای انقلاب به همراه بانکهای خصوصی و خارجی متعلق به عوامل رژیم گذشته
دهه 70
برگشت مدیریت و مالکیت بانک رفاه کارگران به سازمان تامین اجتماعی در دولت های ششم تا هشتم
دهه 80
- ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی
- به موجب این سیاستها مقرر گردید اموال دولتی واگذار شود و نهادهای عمومی غیر دولتی (نظیر سازمان تامین اجتماعی) مجاز شدند تا 80% سهام واگذاری دولت به آنها واگذار گردد. مراتب فوق در قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 ملحوظ نظر قرار گرفت و ملاک عمل بود .
سال 1390
- در قانون برنامه پنجم توسعه اشتباهاً سرمایه گذاری های سازمان تامین اجتماعی (تسامحاً و سهواً) دولتی تلقی و حکم به واگذاری آنها به موجب اصل 44 قانون اساسی داده شد. در حالی که اموال سازمان تامین اجتماعی حقالناس، مشاع و بین النسلی است و متعلق به دولت نیست.
دهه 90
- قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی چندین بار اصلاح گردید و به موجب آن اموال و سرمایههای سازمان تامین اجتماعی دولتی محسوب و مشمول اصل 44 تلقی گردید ؟!
- در اصلاحات اولیه مقرر می گردید که دولت (سازمان خصوصی سازی و) سهام مازاد بر سقف های تعیین شده را بفروشد و پول آنرا به سازمان تامین اجتماعی برگرداند.
سال 1400
به موجب آخرین اصلاحیه قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 مقرر گردیده است که 67 درصد سهام بانک رفاه کارگران توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی اداره و مدیریت شود و سازمان تامین اجتماعی هم هر ساله بابت این مازاد سهام مالیات به دولت بپردازد؟!
همانطور که ملاحظه می شود اشتباه برداشت نسبت به بانک رفاه کارگران در دو مقطع دهه 50 و دهه 90 باعث ایجاد زمینه دست اندازی به این امانت بیمه شدگان و مستمری بگیران را فراهم ساخت. بانکی که در مقطع تاسیس آن، شخص اول مملکت بصورت نمادین در آن حساب پس انداز افتتاح و دفترچه حساب پس انداز بانک را دریافت می کند تا به کارگران اطمینان دهد و آنان را به پس انداز، سپرده گذاری و سرمایه گذاری آتیه نگر تشویق کند یکبار در سال 1357 در زمره بانکهای متعلق به سرمایه داران، دربار و رژیم سابق قرار می گیرد و ملی و دولتی می شود (طی 60 تا 80 این اشتباه سهوی جبران و اصلاح می شود و مدیریت و فعالیت بانک به جایگاه واقعی یعنی سازمان تامین اجتماعی بر می گردد) و یکبار دیگر در سال 1390 و در دهه 90 این بانک یک بانک دولتی تلقی و در زمره مشمولین واگذاری طبق اصل 44 قانون اساسی قلمداد و براساس احکام قانونی بعدی حکم به واگذاری سهام بانک رفاه کارگران داده می شود جالب اینکه در اوائل دهه 90 حکم واگذاری مبتنی بر فروش سهام مازاد بانک توسط دولت و واریز منابع حاصله به حساب سازمان تامین اجتماعی بوده ولی در آخرین حکم قانونی دولت متولی اداره سهام مازاد شده و عملاً تصدیگری دولت در حوزه بانکی با اداره بانک رفاه کارگران افزایش می یابد (که این امر با نص صریح سیاستهای کلی اصل 44 مغایر است). این در حالی است که سیاستهای کلی تامین اجتماعی در تاریخ 21/01/1401 ابلاغ گردید و بموجب بند 3 آن، ذخایر و اندوخته های بیمهای سازمانها و صندوقهای بیمه گر اجتماعی "اموال متعلق حق مردم" تلقی گردید و بموجب بند 4 همین سیاستها، بایستی قوانین و مقررات مغایر با آن لغو و اصلاح گردد.
نتیجه آنکه :
- سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی برای واگذاری اموال دولت بوده است نه اموال مردم و حق الناس
- پدیده نهادهای عمومی غیر دولتی در نظام حقوقی ایران فاقد تعریف جامع و مانع است ولیکن در هر حال بایستی بین نهادهای عمومی غیر دولتی که تماماً با پول مردم ایجاد می شوند با نهادهایی که با اموال و اعتبارات دولت ایجاد می شوند تفاوت قائل شد.
- سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی قرار بود منجر به کاهش تصدیگری دولت شوند نه افزایش تصدیگری دولت با تصاحب اموال مردم .
- اداره 67% سهام یک بانک توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی مغایر نص صریح سیاستهای کلی اصل 44 و قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 است .
- از دیرباز تا کنون (و تا هنوز) بسیاری از بانکهای کشور توسط اشخاص حقیقی و حقوقی “Take over" شده و می شوند. حال چرا نبایستی 45 میلیون نفر بیمه شده و مستمری بگیر بتوانند بانک متعلق به خود را مدیریت کنند؟!
- براساس قانون بانکداری خارجی در ایران، یک فرد غیر ایرانی می تواند شخصاً و رأساً 99 سهام یک بانک را در ایران تملک و اداره کند ولی 45 میلیون ایرانی زحمتکش و تلاشگر نمی توانند بانکی را که با عرق جبین ساختهاند تحت مالکیت داشته باشند.
- aa با توجه به ابلاغ سیاستهای کلی تامین اجتماعی بایستی قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی منطبق با حکم مندرج در ختام بند 3 و نیز بموجب بند 4 سیاستهای کلی تامین اجتماعی مو
رد اصلاح و بازنگری قرار گیرد.
در تقسیم بندی انواع بانکها از نظر حیطه فعالیت بانکهای تخصصی، توسعه ای، سرمایه گذاری و تجاری (فعالیت عام بانکی) مطرح هستند. هرچند در ایران این تقسیم بندیها رعایت نمی شود و بانکهای تخصصی و حتی توسعه ای هم کار عادی بانکی انجام می دهند ولی براساس روال رایج بانکداری در ایران می توان بانک رفاه کارگران را یک بانک تخصصی دانست که ضمن انجام امور ماموریتی و تکلیفی سازمان تامین اجتماعی در حوزه تجمیع و تمرکز دریافت ها و پرداخت های بیمه ای و خزانه داریکل بصورت بانکی و مدیریت وجوه اداره شده، ایجاد دسترسی به خدمات بانکی در مجاورت واحدهای درمانی و بیمه ای، تجهیز منابع برای اعطای تسهیلات ارزان قیمت به بیمه شدگان و مستمری بگیران، به فعالیت های عادی بانکی هم مثل سایر بانکهای تجاری می پردازد و همچنین بانک رفاه کارگران یک بانک توسعهای و سرمایهگذاری خاص است که برای به جریان انداختن ذخایر و اندوخته های بیمه ای جهت سرمایه گذاری با هدف حفظ و ارتقاء ارزش ذخایر بیمه ای فعالیت میکند.
جناب آقای دکتر موسوی مدیرعامل محترم سازمان تامین اجتماعی در اجلاس سراسری مدیران بانک رفاه کارگران، تعبیر جالبی بکار بردند و بانک رفاه کارگران را بانکی برای اعمال "حکمرانی نظام بیمه گر اجتماعی" دانستند. به تعبیر دیگر بایستی با حفظ بانک رفاه کارگران در ذیل سازمان تامین اجتماعی از این ظرفیت که با ذخایر و اندوختههای بیمه ای ایجاد شده است برای توسعه و تعمیم انواع بیمههای اجتماعی استفاده نمود. حتی اگر دولت و مجلس ضمن تقید به حق الناس و با رعایت حکم صریح مندرج در بندهای 3 و 4 سیاستهای کلی تامین اجتماعی، نسبت به اصلاح قوانین و مقررات مغایر با این احکام اقدام و زمینه تداوم مدیریت و مالکیت سازمان تامین اجتماعی بر بانک رفاه کارگران را (ضمن رعایت قوانین و مقررات بانکی) فراهم سازند، میتوان از بانک رفاه کارگران برای مدیریت و ساماندهی منابع و اعتبارات مربوط به یارانه های بیمه ای استفاده نمود و حتی دولت برای حمایت از اقشار خاص می تواند منابعی را در اختیار بانک مزبور قرار دهد و بانک رفاه کارگران سازوکاری شبیه صندوق رفاه دانشجویان را برای افراد جویای کار و دارندگان مشاغل غیررسمی اجرایی کند و تسهیلات بانکی را بطور اقساطی در قالب حق بیمه بپردازد و فرد بیمه شده هرگاه که توانمند و شاغل شد و بیمه پرداز گردید، بصورت اقساطی این مبالغ را برگرداند.
مخلص کلام اینکه علاوه بر حکم مصرح در بند 3 سیاستهای کلی تامین اجتماعی که بانک رفاه کارگران را جزو اموال متعلق حق مردم (حق الناس، مشاع و بین النسلی) می داند و صرفنظر از دلائل و مستندات کارشناسی که برای لزوم حفظ بانک رفاه کارگران تحت مالکیت سازمان تامین اجتماعی می باشد، این تعبیر مدیرعامل محترم سازمان مبنی بر اینکه بایستی بانک رفاه کارگران یک بانک برای "حکمرانی نظام بیمه های اجتماعی" باشد، بطور بالقوه و بالفعل عرصه های فعالیتی بسیار زیادی را پیشروی بانک رفاه قرار داده و میدهد. بالنتیجه و باتوجه به حکم مندرج در بند4 سیاستهای کلی تامیناجتماعی (21/01/1401) مبنی بر لزوم اصلاح قوانین و مقررات مغایر با سیاستهای کلی موصوف لازم است قوانین و مقررات مصوب سنوات قبل که حکم به خصوصی سازی بانک رفاه کارگران داده بود بدلیل مغایرت با نص صریح بند 3 سیاستهای کلی تامین اجتماعی مورد بازنگری قرار گرفته و همانند بانکهای کشاورزی، مسکن، توسعه تعاون، توسعه صادرات، صنعت و معدن که برای حکمرانی بانکی در حوزه های مذکور ایجاد شده اند و دولتی هستند، بانک رفاه کارگران هم "بانک تخصصی بیمه های اجتماعی" بماند فقط با این تفاوت که مالکیت آن متعلق به سازمان تامین اجتماعی باشد نه دولت چراکه وجوه، اموال، ذخایر، اندوخته ها و سرمایه های سازمان تامین اجتماعی "متعلق حق مردم" و ماحصل دسترنج و مشارکت میلیونها بیمه شده و مستمری بگیر می باشد. از ابتدا هم بانک مزبور یک نقش حاکمیتی و حکمرانی در امور مالی و بانکی برای سازمان تامین اجتماعی داشته است چراکه اموال سازمان دولتی نبود که به حساب بانک ملی یا بانک مرکزی یا خزانه داریکل دولت واریز شود و یک بانک صددرصدی، سهامی خاص، ماموریتی و تکلیفی برای انجام این امور سازمان تامین اجتماعی لازم بود. به تعبیر دیگر همانطور که سازمان تامین اجتماعی ذیحساب خاص خود را دارد، خزانه داریکل خاص خود را نیز در حوزه پولی و بانکی داشته است که همانا بانک رفاه کارگران بوده است و بایستی این نقش حاکمیتی سازمانی و به تعبیر مدیرعامل محترم سازمان تامین اجتماعی، نقش حکمرانی نظام بیمه گری اجتماعی بانک کماکان تداوم داشته و توسعه یابد. ایدون باد.
علی حیدری
عضو و نائب رئیس هیات مدیره
سازمان تامین اجتماعی