شمانیوز
شما نیوز

اخبار حوادث

بازیکن تیم ملی چاقو چاقو شد | جزییات قتل وحشتناک بازیکن تیم ملی

بازیکن تیم ملی چاقو چاقو شد | جزییات قتل وحشتناک بازیکن تیم ملی

بازیکن تیم ملی، ابوالفضل حبیبی بر اثر اصابت ضربات چاقو جان خود را از دست داد.

به گزارش شمانیوز: بازیکن تیم ملی چاقو چاقو شد. بازیکن تیم ملی در اثر درگیری به قتل رسید. بازیکن تیم ملی ابوالفضل حبیبی بر اثر ضربات چاقو کشته شد. بازیکن تیم ملی، ابوالفضل حبیبی بر اثر اصابت ضربات چاقو جان خود را از دست داد. قتل بازیکن تیم ملی در شهر مرند اتفاق افتاد.

ساعت ۹ شب ۱۹ آبان امسال، درگیری چند نوجوان مقابل سالن ورزشی کوثر شهر مرند رنگ خون گرفت.

در این درگیری جوان ۱۷ ساله به نام ابوالفضل حبیبی بر اثر اصابت ضربات چاقو جان خود را از دست داد.

یکی از دوستان ابوالفضل در گفتگو با خبرنگار رکنا گفت:"ابوالفضل ورزشکار حرفه ای ورزش بوکس بود

و در موی تای و کیک بوکس و ام ام ای، به صورت‌ حرفه ای ورزش می کرد.مدتی قبل او به تیم ملی بوکس دعوت شد و قرار بود ده روز دیگر برای مسابقات به اردوی تیم ملی برود."

شب حادثه ابوالفضل و دوستانش در حال ورزش در سالن کوثر بودند که دو برادر با ابوالفضل درگیری لفظی پیدا می کنند.

گفته می شود این دو برادر که از دوستان ابوالفضل بودند به او گفته بودند تو با پارتی بازی به تیم ملی دعوت شدی و درگیری بر سر همین موضوع رخ داده بود.

در نهایت درگیری بالا گرفته و منجر به خشونت فیزیکی و در نهایت قتل ابوالفضل حبیبی شد.

ابوالفضل حبیبی تک فرزند خانواده بود.

بازیکن تیم ملی

در ادامه به حوادث دیگری که رخ داده است می پردازیم:

ماجرای تکان دهنده دزدی که آدم کشت و کور شد

 فریادهای دلخراش او در بیمارستان هر کسی را در جا میخکوب می کرد. ناله هایش روی تخت اورژانس تکان دهنده بود. چشمش از حدقه بیرون آمده و صورت خون آلودش، صحنه وحشتناکی را به تصویر می کشید، به گونه ای که بسیاری از حاضران توان دیدن آن را نداشتند.

کادر درمانی بی درنگ اطراف او را گرفتند و تلاش های پزشکی برای نجات او از این دردهای هولناک آغاز شد. به گزارش اختصاصی خراسان، این جوان 18 ساله بعد از اقدامات اولیه درمانی و در حالی که اندکی آرامش خود را بازیافته بود، بلافاصله تحت مراقبت های پلیسی قرار گرفت چراکه او هنگام گوشی قاپی از شهروندان موجب مرگ مردی بی گناه شده بود و اتهامات سنگینی داشت.

این جوان که خود را «محمد» معرفی می کرد و فریاد می زد «اشتباه کردم» درباره چگونگی وقوع این حادثه وحشتناک گفت: نمی دانم چه خاکی به سرم بریزم. فقط به خاطر وسوسه های یک دوست ناباب به روزی افتادم که آینده و سرنوشتم را تباه کرد و اکنون نه تنها به گفته پزشکان یکی از چشمانم باید تخلیه شود بلکه به آدم کشی هم متهم شده ام. این دزد گوشی قاپ ادامه داد: تا مقطع ابتدایی درس خواندم و پس از آن مشغول کارگری شدم اگر چه درآمد زیادی نداشتم اما در آرامش زندگی می کردم و برای خودم یک دستگاه موتورسیکلت خریده بودم چرا که از دوران نوجوانی عاشق موتورسیکلت بودم.

من فقط دوست داشتم موتورسواری کنم و از قوانین هیچ گونه اطلاعی نداشتم تا این که از مدتی قبل یکی از دوستانم مدام مرا وسوسه می کرد و می گفت تا کی می خواهی کارگر مردم باشی و با چندرغاز زندگی کنی؟ موتورسیکلت‌ات را بردار تا با هم کار کنیم. من نمی دانستم چه نقشه ای در سر دارد که ادعا می کند درآمد زیادی خواهیم داشت. خلاصه اولین روزی که با هم قرار گذاشتیم متوجه شدم «مهدی» نقشه هایی برای زورگیری و گوشی قاپی دارد.

ابتدا ترسیدم و قصد داشتم عقب نشینی کنم اما غرورم اجازه نداد مرا در محل به عنوان یک ترسو بشناسند، این بود که با او همراه شدم و در بولوار امامت مشهد به پرسه زنی پرداختیم تا طعمه مناسبی پیدا کنیم. مدتی بعد جوانی را در حاشیه خیابان دیدیم که بدون توجه به اطرافش مشغول مکالمه تلفنی بود. «مهدی» با دست به شانه ام زد و گفت سریع از کنارش عبور کن.

وقتی نزدیک آن جوان رسیدم ناگهان دوستم گوشی را از دست او قاپید و فریاد زد با سرعت برو. در این لحظه یکی از شهروندان که با موتورسیکلت از آن جا در حال عبور بود با دیدن  این صحنه به تعقیب ما پرداخت. مهدی فریاد می‌زد لعنتی ول کن نیست و سپس از من خواست از بزرگراه به طرف میدان فهمیده بروم. من هم گاز موتورسیکلت را فشردم و با سرعت سرسام آوری خودروها را پشت سر می گذاشتم اما ناگهان پیرمردی را مقابلم دیدم که قصد عبور از عرض خیابان را داشت. اگرچه پایم را روی ترمز گذاشتم ولی فایده ای نداشت و موتورسیکلت واژگون شد.

«مهدی» که آن طرف تر افتاده بود، با تهدید قمه و چاقو از محل فرار کرد. من هم قصد فرار داشتم که متوجه شدم یکی از چشمانم چیزی نمی بیند. در همین هنگام رهگذران و رانندگان خودروهای عبوری اطرافم را گرفتند و نتوانستم از آن جا بگریزم. هنوز در فکر راه فرار بودم که ماموران کلانتری آبکوه رسیدند و مرا با اورژانس به بیمارستان انتقال دادند. حالا هم در حالی پزشکان معتقدند باید یکی از چشمانم تخلیه شود که توسط کادر درمانی متوجه شدم پیرمردی که با موتورسیکلت من برخورد کرد، نیز جان خود را از دست داده است و...

حالا نمی دانم سرنوشت و آینده ام پس از این حادثه وحشتناک چه خواهد شد!

گزارش خراسان حاکی است، با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) این سارق آدمکش بعد از انجام عمل جراحی و تخلیه چشم راست به کلانتری هدایت شد و توسط نیروهای زبده دایره تجسس مورد بازجویی های مقدماتی قرار گرفت و به جرایم خود اقرار کرد اما با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای تکان دهنده و با صدور دستوری ویژه از سوی مقام قضایی، متهم این پرونده در اختیار کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا تحقیقات گسترده ای برای بررسی ابعاد دیگر این حادثه هولناک صورت گیرد. بنابر گزارش خراسان، گروه ورزیده ای از کارآگاهان با نظارت سرهنگ «جواد میش‌مست» (رئیس دایره مبارزه با جرایم خشن) رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری همدست فراری این گوشی قاپ خطرناک و بازجویی های تخصصی از وی آغاز

کرده اند.

جزئیات خبر
آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied

  • اخبار داغ
  • پربحث‌ترین ها
  • اخبار روز
  • پربیننده ترین
تبلیغات متنی