برگزاری پر چالش مراسم مذهبی در پایتخت امالقرای اسلام
اورژانس تهران در اظهار نظری ناامیدکننده اعلام کرده که: «تا وقتی مسؤول و یا شخصیت کشوری ای اعلام حضور در این جلسه نکند، امکان استقرار آمبولانس در مسجد وجود ندارد.» گویا برای این آقای مسؤول اورژانس، جان مسؤولین با ارزش تر از چند ده هزار نفر مردم عادّی می باشد.
عقیق: عشق مردم این سرزمین به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السّلام)، وصف نشدنی و عمیق بوده و نسل به نسل منتقل گشته، به گونهای که جلسات بزرگداشت مقام اهل بیت(علیهم السّلام) همیشه و تحت هر شرایطی با استقبال امّت مذهبی ایران، با شکوه فراوان برگزار شده است، حتّی در دوران حکومت طاغوت و حتّی در دوران ممنوعیت برگزاری چنین جلساتی... چه جانها که در راه اعتلای این شعائر فدا شده و چه بدنها که تکّه تکّه شدهاند... «اشخاص متدیّن را، به جرم آنکه در عاشورا دسته راه انداختهاند و شعار ضداسرائیل با خود داشتهاند، به حبس و زجر و شکنجه کشیدند و اکنون هم در حبس به سر مىبرند، با آنکه با کمال آرامش حرکت مىکردند...»[1] با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جهوری اسلامی، امیدهای تازهای در دل این امّت دلدادهی اهل بیت(علیهم السّلام) شکل گرفت که میتوانند در کمال آرامش مجالس مدح و مرثیه را برپا کنند و انتظار میرفت که مسؤولین تدابیر لازم را برای برپایی هرچه با شکوهتر این مراسمات اتّخاذ کنند؛ چرا که به قول آن مرشد سالک، آن بزرگمرد تاریخ، حضرت امام خمینی(رحمة اللّه علیه): «ماه محرم و صفر، ماه بركات اسلامى است و ماه زندهماندن اسلام است.[2] ما هر چه داريم، از اين محرم است و از اين مجالس. مجالس تبليغ ما هم از محرم است، از اين شهادت سيدالشهدا(علیه السّلام) است.[3]محرم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است، فداكارى سيدالشهدا(علیه السّلام) است كه اسلام را براى ما زنده نگه داشته است. ماه محرم و صفر را بايد به ذكر مصائب اهل بيت(علیهم السّلام) زنده نگهداريم كه با ذكر مصائب اهل بيت(علیهم السّلام)، اين مذهب تا حالا زنده مانده است.[4]» امّا متأسّفانه با گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، و به رغم تأکیدات مکرّر جانشین برحقّ امام راحل(رحمة اللّه علیه)، مقام معظّم رهبری، حضرت آیت اللّه امام خامنه ای(حفظه اللّه تعالی)[5]، باز شاهد برخی بی مهری ها در مورد برگزاری جلسات مذهبی هستیم که در این گزارش به یک نمونه اشاره میشود، تا نمونهای باشد از خروار مسؤولیت گریزی های مسؤولین... مسجد حضرت امیر(علیه السّلام) واقع در منطقه ی 6 تهران، در خیابان کارگر شمالی، سالهاست که متولّی برگزاری یکی از بزرگترین هیئات مذهبی تهران میباشد. جلسات مذهبی مسجد منحصر به دهه ی اوّل ماه محرّم و ماه مبارک رمضان نبوده و در تمام طول سال به طور منظّم برقرار میباشد؛ به گونه ای که سالانه بالغ بر 80 جلسه ی هیئت برگزار میگردد؛ ضمناً جلسات آموزشی دینی نیز به طور هفتگی منعقد میگردد. این جلسات با سابقهای حدود 50 سال ه، شاهد حضور واعظین و مادحین مطرح، مسؤولین کشوری و لشگری، اساتید حوزه و دانشگاه و ... در کنار هزاران نفر از امّت عاشق اهل بیت(علیهم السّلام) میباشد. روی سخن در این مجال اندک، معرّفی خدمات مسجد حضرت امیر(علیه السّلام) که شامل برگزاری هیئت، جلسات آموزشی دینی، نشستهای تخصّصی مذهبی، مهد کودک، دورههای کارآفرینی، خدمات خیریه، صندوق قرض الحسنه، دورههای تربیت مربّی و ... نمیباشد؛ بلکه هدف بیان جایگاه مهمّ این مسجد در این نقطهی مرکزی تهران میباشد.[6] برنامه ی شبهای احیای مسجد، سالهاست که به شکل منظّم و باشکوهی برگزار میشود؛ به طوری که آمار حضور جمعیت در این مراسم 40 هزار نفر تخمین زده میشود، و آمار چند ده هزار نفری بازدید پخش آنلاین صوتی و تصویری جلسات - که عمده ی این بازدیدکنندگان از خارج از کشور میباشند - نشان از اقبال عمومی به این ویژه برنامه ی احیاء دارد. متأسّفانه به رغم اهمّیت این برنامه، سازمان های خدماتی توجّهی به برگزاری این جلسه نداشته اند و هرساله با کم کاریهای خود جان هزاران نفر را به خطر می اندازند. گویی تا کشته ای در کار نباشد متولّیان به فکر نخواهند بود. طبق بررسی های نگارنده، از مدّت ها قبل هماهنگی های لازم با اورژانس تهران و همچنین آتشنشانی برای استقرار تیم های عملیاتی در کنار مسجد برای اقدام در مواقع ضروری انجام شده است. ولی در عمل، این نهادها هر کدام از زیر بار مسؤولیت شانه خالی میکنند. عملکرد آتش نشانی ناامیدکننده است. به رغم پیگیریهای صورت گرفته، کپسول مناسب اطفاء حریق در اختیار مسجد قرار نمی گیرد؛ به دلیل طولانی بودن روند اداری سازمان آتش نشانی متعهّد به استقرار یک تیم در محدودهی مراسم می شود؛ امّا این تیم فقط به صورت نمادین حضور دارد... در مراسم احیاء شب بیست و سوّم ماه مبارک رمضان امسال، تونل خطّ 6 مترو -که جنب مسجد در حال ساخت میباشد- به علّت آتش سوزی موتور یکی از ماشین های در حال کار، دچار سانحه شده و مردم عزادار شاهد خروج انبوهی از دود و گرد و خاک از دهانهی تونل بودند، که منجر به فرار و ازدحام مردم در خروجی های منطقه شد، ولی در کمال ناباوری، تیم مستقر آتش نشانی در محل، اقدام به خاموش کردن آتش نمی کرد؛ به گفته ی تیم حاضر آتشنشانی: «حضور ما فقط نمادین است و برای اقدام باید به 125 تماس بگیرید تا در سیستم ثبت شود و سپس خودشان تیم اطفاء حریق اعزام کنند.» گویی جان مردم در مقابل بروکراسی حاکم بر این سازمان بی ارزش تلقّی می شد. با بحث های فراوان و اصرارهای زیاد برگزارکنندگان مراسم، بالاخره مأمور آتشنشانی از ماشین پیاده شده و با کپسول به محلّ حادثه میرود که به علّت اتلاف وقت فراوان، کارگران مترو خود از عهده ی اطفاء برآمده اند. پس از اتمام مراسم، سازمان آتشنشانی از فردی از تیم انتظامات جلسه که با اصرار خود مأمور را مجاب به آمدن به محلّ حادثه کرده است؛ شکایت می کند! گویی برای سازمان آتشنشانی خاموش کردن آتش و جلوگیری از حادثه وظیفه نیست! اورژانس تهران در اظهار نظری ناامیدکننده اعلام کرده که: «تا وقتی مسؤول و یا شخصیت کشوری ای اعلام حضور در این جلسه نکند، امکان استقرار آمبولانس در مسجد وجود ندارد.» گویا برای این آقای مسؤول اورژانس، جان مسؤولین با ارزش تر از چند ده هزار نفر مردم عادّی می باشد. و یا اورژانس تهران خود را موظّف به ارائه ی خدمات به مردم عادّی نمیداند و فقط به مسؤولین خدمات میرساند. در بین جمعیت، خانم محترمی دچار سانحه می شود ولی تیم اورژانس وجود ندارد، با تماسهای مکرّر نیز خبری از حضور اورژانس نیست، نیروهای خدوم نیروی انتظامی با بیسیم تقاضای اورژانس می کنند ولی باز هم خبری از حضور اورژانس نیست... به علّت وخامت حال آن خانم، عدّه ای با ماشین شخصی وی را به بیمارستان منتقل می کنند و در این انتقال صدمه ای به پای او نیز وارد می شود؛ چرا که مردم آموزشی برای فوریتهای پزشکی ندیده اند. حالا بیمارستان از قبول خانم امتناع می کند! نهایتاً با مشکلات فراوان آن خانم از مرگ نجات پیدا میکند. در بین خادمین جلسه، یکی از زحمت کشان دچار سانحه میشود ولی اورژانس حضور ندارد؛ خادم جلسه با موتور به بیمارستان انتقال داده میشود و الحمدللّه با تلاش تیم پزشکی بیمارستان، حال عمومی وی نیز بهبود می یابد. حال نوبت آن است که مسؤولین آتشنشانی و اورژانس پای مصاحبه های گوناگون حاضر شوند و از تلاشهای خود برای برگزاری کم حادثه ی مراسم احیاء امسال بگویند... به فضل خدا، این حادثه بدون تلفات جانی از مردم عزادار به اتمام رسید، ولی سؤالی که مطرح می شود این است که چرا نهادهای مسؤول نباید به فکر جان مردم مؤمن باشند؟ مردمی که در هیئت دور هم جمع شده اند تا به عبادت خداوند یکتا بپردازند، هیئتی که هرچه داریم از آن است... چرا همیشه به دنبال حادثه هستیم تا بعد از آن با انبوهی از مصاحبه ها، از اقدامات پیشگیرانهی خود بگوییم و مقصّر حادثه را دیگری عنوان کنیم؟ چرا آتش نشانی در مقابل خاموش کردن آتش مسؤول نیست؟ چطور ممکن است که اورژانس، که متولّی فوریتهای پزشکی است، برای جان مردم ارزشی قائل نباشد؟ متولّی این ناهماهنگی و بی مسؤولیتی نهادهای خدماتی که از بودجه ی عمومی ارتزاق میکنند؛ کیست؟