جامعه امروز و آفت فقر!
یادداشت وارده/ توفیق علائی، نویسنده و روزنامه نگار
فقر یعنی اینکه فرد قادر به تامین نیازهای ابتدایی زندگی خود نباشد، از جمله عدم تامین تغذیه مناسب، عدم تامین هزینه های بهداشتی،آموزشی، پوشاک و سرپناه برای خود و خانواده اش. امروزه تخمین زده میشود که حدود دو میلیارد نفر در جهان در فقرِ به سر می برند.
البته به طور کلی توضیح معنی کلمه فقر کمی دشوار است و آن به این دلیل است که معنی آن بستگی به مکان زندگی، فرهنگ یک کشور، مردم و عوامل دیگر دارد. برای مثال مردمی که در خانههای کوچک در حومه شهرهای بزرگ جهان مانند لندن یا نیویورک زندگی میکنند ممکن است در مقایسه با همسایگان خود فقیر باشند، اما در مقایسه با مردم بی بضاعت در محلههای فقیرنشین کشورهای در حال توسعه، ممکن است وضعیت مالی آنها زیاد هم بد نباشد.
در ادبیات جامعهشناسی معمولاً دو مفهوم فقر و نابرابری در کنار یکدیگر به کار میروند. این دو مفهوم با اینکه از حیث معنی، مستقل از همدیگر می باشند اما به نظر میرسد، کاربرد مستقل ندارند؛ زیرا از یک سو فقر متأثر از نابرابری در درآمد است و از سوی دیگر نابرابری اقتصادی هم مؤید وجود فقر است.
به طور کلی می توان فقر را ناتوانی اشخاص در آزادانه عمل کردن به علت کمبود منابع مالی و یا فرصت برای به دست آوردن آن منابع مالی تعریف کرد. بنا به این تعریف، کسی که دو شیفت کار میکند تا بتواند هزینه مواد غذایی واجاره مسکن خود را پرداخت کند و کسی که در کشوری دیگر به دلیل دستمزد پایین گرسنه میماند هر دو از نظر توصیفی فقیر محسوب میشوند.
بدون تردید فقر و نابرابری اقتصادی از مهمترین معضلات جامعه بشری به شمار می رود که از جایگاه ویژهای در بین سایر مسائل و هنجارهای اجتماعی برخوردار است. فقر از بنیادیترین مشکلات و ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است که متاسفانه با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان آن نه تنها کاسته نشده بلکه بر طبق آمارهای منتشر شده روز به روز در حال افزایش است.
باید در نظر داشته باشیم که مشکلات فقر صرفاً منحصر به پیامدهای خود فقر نمیباشد، بلکه مشکلات این هنجار اجتماعی زمانی شدت پیدا میکند که آن بسترساز انحرافات متعدد در جامعه میگردد.
آفت فقر سبب نقصان دین، مشوش شدن عقل و جلب کینه و... مى گردد، آفت فقر، زمینه ساز انواع انحرافات اخلاقی و عقیدتى به ویژه در وجود افراد کم ظرفیت می شود. بسیار دیده شده که افراد فقیر به دلیل مشکلات اقتصادی، کلمات کفرآمیز بر زبان جارى مى کنند و هنگامى که زن و فرزند خود را گرسنه مى بینند دست به هر کارى مى زنند، قوانین اجتماعى را مى شکنند، آداب و اخلاق انسانى را به فراموشى مى سپارند و براى رفع فقر خود هر کارى را مجاز مى شمارند و اگر شخص فقیر کم ظرفیت واقعا کافر نشود، به مرز کفر نزدیک مى گردد.
فقر و انحرافات اجتماعی دو مقوله ای است که جوامع انسانی در طی حیات خویش به گونه ای با آن درگیر بودهاند و ارتباط بین فقرا، گرسنگان و بیخانمانها با سارقان، قاتلان، معتادان در حوزههای مختلف علمی از قبیل علوم اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی، مورد تحقیق و پژوهشهای مختلف قرار گرفته و از منظرهای گوناگون به آن توجه گردیده است؛ به گونهای که در هر زمان و به تناسب شرایط، امکانات و فضای حاکم در جامعه، راهحلهایی در برخورد با آن در نظر گرفته شده است.
اما مسئله فقرزدایى در تعلیمات اسلام و جامعه اسلامی امری است مهم و به آن تاکید فراوان شده، اسلام تنها قائل به زندگى جاویدان آخرت نیست بلکه به زندگى آبرومند این دنیا نیز که مقدمه اى براى آخرت است اهتمام فوق العاده اى دارد به همین دلیل مسئله فقرزدایى را یکى از مهم ترین مسائل خود قرار داده و راه کارهاى آن را نیز به وضوح نشان داده است.
اسلام از یک طرف همه را به سعى و تلاش در راه کسب و کار مناسب و آبرومند دستور مى دهد و جوان بى کار را بى منزلت مى شمرد، همچنین اداى حق کارگران و کارمندان را از مهم ترین واجبات مى داند و کار را از مهم ترین عبادات قلمداد کرده به طوری که خواب و استراحت کارگر خسته از کار راعبادت مى داند.
از سوی دیگر به حکومت اسلامى و مسئولان آن توصیه مى کند که مسئله #فقرزدایى را در رأس کارهاى خود قرار داده و با استفاده از خمس و زکات و انفال و مال الخراج و همچنین مبارزه جدی با #احتکار و نظارت دقیق بر بازار و تعیین قیمت های مناسب بر اجناس و اقلام مصرفی و در صورت لزوم دعوت مردم به ساده زیستن با فقر مبارزه کند که البته این امر در صورتی محقق خواهد شد که اگر مسئولی مردم را به ساده زیستن دعوت کند ابتدا ساده زیستی را از خود شروع کند.