دعوای 2 هووی روستایی در زلزله کرمانشاه
روستای کاک میرکی یکی از روستاهای توابع ازگله است که آسیب زیادی در زلزله کرمانشاه دید.
به گزارش شما نیوز ، کانون زلزله غرب کشور ازگله بود، راهی این شهر کوچک مرزی شدیم اما برخلاف اینکه کانون زلزله اعلام شده بود آمار تلفات در این شهر پایین بود. به همین دلیل به یکی از روستاهایی که بیشترین آسیب را در زلزله دیده بود رفتیم.
روستای کاک میرکی در ارتفاعات مشرف به ازگله قرار داشت. در میانه راه این روستا چند خانوار که در یک آبادی کوچک قرار داشتند زندگی می کردند نیز از زلزله بی نصیب نماندند. خانه هایشان ویران و دام هایشان تلف شده بود اما خودشان جان سالم به در برده بودند.
بزرگ این آبادی پیرمرد کرد زبانی به نام حاج کریم است. او دو همسر داشت و با اینکه زلزله خانه آن ها را ویران کرده بود اما دو هوو همچنان با یکدیگر برای اقلام امدادی به مشکل می خوردند و با یکدیگر جر و بحث می کردند تا اینکه حاج کریم می آمد و آن ها را به آرامش دعوت می کرد. در همین هنگام یکی از اهالی به سمتمان آمد و گفت: ببخشید ما اینجا همه با هم خانواده ایم، کل این آبادی با یکدیگر نسبت خویشاوندی دارند.
به طرف حاج کریم رفتم و با در مورد نیازهایشان صحبت کردم، ابتدا از مردم ایران بخاطر کمک های بی دریغشان قدردانی کرد و سپس از نیازهای خود مانند خانه و محلی برای نگهداری دام ها به زبان کردی حرف زد.
دقایقی بعد دوباره راهمان را از سرگرفتیم و به سمت کاک میرکی رفتیم. در نزدیکی روستا جوانی با دستنوشته ای ایستاده بود که توجه هر رهگذری را به خود جلب می کرد. از او پرسیدم ماجرا چیست؟ گفت من خودم اهلی اینجا نیستم اما به اینجا آمدم تا از مردم برای کمک های بی دریغشان سپاسگزاری کنم.
وارد روستا شدیم، چند خودروی شاسی بلند در کنار خرابه های کاک میرکی ایستاده بودند و صدای آشنایی نیز از بلندگو می پیچید که به مردم وعده ساختن خرابه ها را می داد. راهمان را ادامه دادیم و به سمت محلی ها رفتیم با زن سالخورده ای در مورد آمار تلفات روستایشان پرسیدم و گفت سه نفر اینجا مردند. جویای خانواده داغدیده شدم که آن ها را با دست به من نشان داد و سمتشان رفتم. با مرد جوان و پدر یکی از کشته شدگان به نزدیکی قتلگاه خانواده داغدار رفتیم. کودکی به نام مانی همراه پدر بزرگ و مادربزرگش که برای نجات او وارد خانه شده بودند قربانی لرزه مرگبار کرمانشاه شدند. مانی فقط هفت سال داشت، پدرش اشک می ریخت و می گفت حدودا ساعت یک و نیم، دو به اینجا آمدم و فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است. در همین هنگام دوباره آن صدای آشنا در بلندگو اوج گرفت.
رکنا: محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین کشور و بانی پروژه مسکن مهر در کاک میرکی حضور داشت و روی بیل مکانیکی در حال سخنرانی بود. به مردم وعده می داد.