نشانه محیط کار سمی
اگر برای مدیری کار میکنید که تمامی هموغمش مسائل اطرافش است و همواره به دنبال ارضای نیازهای شخصی خود مانند حرص، طمع و قدرتش میگردد، این میتواند نشانهای واضح از یک رهبری سمی باشد.
به گزارش شمانیوز: حدود چند سال پیش، من بهعنوان سرپرست واحد مدیریت استعدادها، باید به مدیرعامل گزارش میدادم و در این گزارش باید 5 دلیل عمده اینکه چرا افراد در حال ترک سازمان هستند را ذکر میکردم.
در کنار دلایلی که در این گزارش آورده شده بود، دلیل شماره 5 یعنی بدرفتاری، بیاحترامی، محکوم کردن دیگران و سایر رفتارهای غیراخلاقی بهعنوان نتیجه سبک رهبری سمی نیز ذکر شده بود.
برای هر رهبر دیگری با میزان مشخصی از پاسخگویی، فروتنی و وجدان، رشد و یادگیری مهارتهای جدید برای فائق آمدن بر این نقاط کوری که مانعی برای رشد شرکت هستند، بخشی از کار است. میتوانید حدس بزنید که پاسخ این مدیرعامل چه بود؟ «من اسم تمامی افرادی که در آن گزارش ذکر شده است را میخواهم!»
8 روش برای اینکه بدانیم برای یک شرکت سمی کار میکنیم
بهعنوان یک رهبر ارشد یا مدیر، کار شما این است که سازمانی را بسازید که در آن انسانهای نادان، زورگو و مشکلساز رشد نمیکنند. زیرا اگر هریک از کارمندان خوب و وفادار شما هرکدام از این نشانهها را در عمل ببینند (چهارتای اول در مورد مدیریت هستند و بقیه در مورد محیط کاری) قدرت رهبری درنهایت ممکن است با خطر مواجه شود.
1.اهمیت دادن به کارهای شخصی مدیران
اگر برای مدیری کار میکنید که تمامی هموغمش مسائل اطرافش است و همواره به دنبال ارضای نیازهای شخصی خود مانند حرص، طمع و قدرتش میگردد، این میتواند نشانهای واضح از یک رهبری سمی باشد.
2. کارمندان از دیکتاتوری به ستوه آمدهاند
در چنین محیطهایی، مدیران میخواهند که روی همهچیز و همهکس کنترل داشته باشند. تحت تمامی شرایط، او تیم را بیاعتماد کرده و مسئولیتهای لازم را به آنها تفویض نمیکند. هیچ محیط امنی برای بحث و گفتگوی گروهی وجود ندارد، زیرا سبک رهبری خودکامه است.
3. احتکار اطلاعات توسط مدیران
دلیلی واقعی و مبرم برای ذخیره اطلاعات توسط مدیران و محروم کردن دیگران از این اطلاعات وجود دارد و آن قدرت و کنترل مدیر است. کنترل یکی از موثرترین راههای از بین اعتماد است. رهبری که برای کنترل محیط کار و افراد درون آن، مدام اطلاعات را جمعآوری میکند نمیتواند قابلاعتماد باشد. رهبران آینده باید با مسئولیت کامل اطلاعات را به اشتراک بگذارند و شفافیت شخصی و سازمانی را به کارمندان خود نشان دهند.
4. مدیران پشت درهای بسته هستند
آیا تاکنون فکر کردهاید که مدیرتان کجاست؟ اگر در ساختمان باشد، آنها اغلب پشت درهای بسته هستند تا از تعاملات شخصی، بهخصوص در مواقع بحرانی، اجتناب کنند. این مدیران در زمانهای حیاتی و مواقعی که به بازخوردهایشان نیاز است، بهراحتی خود را مشغول میکنند و اغلب اوقات خود را با جلسات سرگرم میکنند تا ناامنیهای درون سازمان را به چشم نبینند و همچنین با ترس تضادها یا مناقشهها نیز روبرو نشوند. این دست از مدیران فقط به اخبار خوب علاقه دارند، زیرا نمیتوانند کاری بیشتر از آن را انجام دهند. مشکلی پیش آمده است؟ برو با کسی دیگر در موردش حرف بزن.
5. نمایش رفتارهای مخرب و ضد بهرهوری توسط کارمندان
بازی سرزنش کردن توسط افراد به راه افتاده است، شایعات و صفحهگذاریها وجود دارد، رقابتهای داخلی شدت یافته است و همکاران هیچگونه پاسخگویی شخصی ندارند. حتی ممکن است داستان از این هم بدتر شده و محل کار به محلی برای اظهارنظر و تضادهای سیاسی تبدیل شود. مدیران و برخی از کارمندان ممکن است که بخواهند همکاران و زیردستان خود را در مقابل هم قرار دهند. اگر در چنین محلی کار میکنید، هرگز به فکر افشای اطلاعات نباشید و هیچ همکاری نزدیکی را با سایر افراد ترتیب ندهید.
6. غیبت، عدم مشارکت و حجم کارها در حال افزایش است
چرا؟ زیرا کارمندان بهعنوان انسانهایی با ارزش تلقی نمیشوند، بنابراین اخلاق در چنین مکانهایی جایی نخواهد داشت. وقتیکه انتظار مدیران این باشد که زندگی شخصی یا خانوادگی شخص بهواسطه 50 ساعت اضافهکاری در هفته، تعطیلات کم و یا حتی عدم تعطیلات و حضور 7/24 قربانی شود، باید بدانید که شما به اوج این محیط کاری سمی رسیدهاید.
7. رفتارهای غیراخلاقی مانند سرقت، تقلب و خرابکاری در محل کار
در تحقیق موسسه گالوپ مشخص شد که بدترین نوع کارمندان کسانی هستند که تعامل فعالی در سازمان ندارند و این کارمندان حدود 17 تا 20 درصد از نیروی کار سازمانها را تشکیل میدهند. این کارمندان مانند زامبیها فقط درون شرکت راه میروند و در عین شرکت در چرخههای شایعات، هیچ کار مثبت دیگری انجام نمیدهند. در چنین شرایطی، میتوانید مطمئن باشید که رفتارهای غیراخلاقی مانند سرقت، تقلب و خرابکاری که موجب اختلال در روحیه و بهرهوری میشوند درون سازمان افرایش خواهد یافت.
8. سلامت کارکنان در حال کاهش است
تحقیق انجام شده طی سالها مشخص کرد که محیطهای کاری آزاردهنده حجم انبوهی از استرس را بر کارمندان تحمیل کرده و توانایی آنها برای تمرکز و بهرهور بودن را کاهش میدهند. محققان دریافتند کارمندانی که رهبران سمی دارند، 60 درصد بیشتر احتمال دارد که به حمله قلبی یا سایر بیماریهای قلبی مبتلا شوند.