ترامپ به چه اختلال روانی مبتلا است؟
تمرکز وسواسگونه ترامپ روی خودش، ناتوانی غیرعادی در تحمل هر گونه انتقاد، رفتارهای کینهتوزانه در برابر رقیبان، زورگویی و قلدرمأبی و توسل او به ناسزا برای تحقیر دیگران ظن ابتلای وی به اختلال روانشناختی را تقویت میکند.
اخیراً یک نماینده کنگره آمریکا با راهاندازی یک کمپین از روانشناسان بالینی خواسته سلامت روان «دونالد ترامپ»، نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را مورد ارزیابی قرار دهند. طوماری که خانم «کارن باس» چهارشنبه روی وبسایت change.org قرار داد مدعی است که اظهارات غلوآمیز «دونالد ترامپ» درباره میزان بزرگ و مهم بودن خود، خیالبافیهای غیرواقعی درباره موفقیت نامحدود و مطالبه تأیید افراطی از دیگران وی را واجد ملاکهای تشخیصی برای «اختلال شخصیت خودشیفته» میکند. خانم «باس» که قبلاً سابقه کار در زمینههای پزشکی دارد در این طومار نوشته است: «لازم است متخصصان سلامت روان، پا پیش گذاشته و از حزب جمهوریخواه بخواهند تا نامزد مورد نظرشان را برای بررسی صلاحیتش جهت به دست گرفتن این سمت، مورد ارزیابی قرار بدهند.» در این طومار همچنین آمده است: «آقای ترامپ ظاهراً قادر به کنترل اعمال وسواسگونهاش نیست و واجد تمامی 9 معیار لازم برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته است.» اختلال شخصیت خودشیفته، چنانکه از نامش پیداست به الگوهای ثابت رفتاری و شخصیتی افرادی اشاره دارد که خود را بیش از اندازه با اهمیت میپندارند، به تحسین دیگران نیاز دارند و توانایی یا تمایلی به همدلی با دیگران ندارند. غلو در میزان اهمیت خود؛ داشتن رفتارها و نگرشهای پرنخوت و تکبر آمیز؛ نشان دادن رفتارهای استثمارگرانه در روابط بین فردی؛ داشتن مشغولیتهای ذهنی افراطی درباره هوش، موفقیت، زیبایی و محبوبیت نامحدود؛ مشکل در همدلی با دیگران؛ نشان دادن حسادت به دیگران و احتیاج افراطی به تحسین دیگران، ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته را تشکیل میدهند. البته، تشخیص اختلال منوط به این است که اکثر این ویژگیها به صورت فراگیر و در موقعیتهای مختلف حاضر باشند و در طول زمان (به صورت یک الگوی رفتاری شخصیتی) ثابت بمانند. بیمار مبتلا به شخصیت خودشیفته را البته با فرد دارای عزت نفس نباید اشتباه گرفت. عمدهترین تفاوت در اینجا است که زیربنای عزت نفس را حس ارزشمندی بر اساس دستاوردها، توانمندیها و ارزشهای قبلی تشکیل میدهد، حال آنکه خودشیفتگی، به گونهای که ممکن است در ظاهر امر معلوم نباشد، اغلب ریشه در احساس ترس از شکست یا ضعف و نوعی حس عدم امنیت دارد و نمای متکبر بیرونی، در واقع تصویری ساختگی (به صورت ناخودآگاه) برای گریز از روبرو شدن با حقارتهای ادراکشده درونی است. به همین سبب، تظاهرات رفتاری آدمهای این دو دسته با هم فرق دارند: حسادت و رقابتهای خصمانه از خودشیفتگی ناشی میشود، در حالی که همکاری و تعامل محصول احساس عزت نفس است؛ خودشیفته به دنبال سلطهگری است، در حالی که فرد دارای عزتنفس قائل به روابط برابر و همتراز است. رفتار بیمار خودشیفته آکنده از تکبر است، در حالی که فرد دارای عزت نفس تواضع نشان میدهد. انتقاد، خودشیفته را به میریزد، در حالی که فرد دارای عزت نفس از گرفتن بازخورد برای رفتارش استقبال میکند. خودشیفتگی، مستلزم تحقیر دیگران به قصد بزرگ جلوه دادن خود است، در حالی که با عزت نفس، هر فردی، یک همنوع ارزشمند در جهانی معنادار نگریسته میشود. دستکم بر اساس نمود بیرونی رفتارهای دونالد ترامپ در ماههای گذشته به نظر نمیرسد بتوان گفت که رفتارهای او انعکاسی از ادراکش از دستاوردها و موفقیتهای واقعی اش باشند. (ادراک موفقیت مد نظر است نه موفقیت عینی و واقعی.) به هر حال، تمرکز وسواسگونه ترامپ روی خودش، ناتوانی غیرعادی در تحمل هر گونه انتقاد، رفتارهای کینهتوزانه در برابر رقیبان، توسل به زورگویی و قلدرمأبی و ناسزاگویی برای تحقیر دیگران برخی از ویژگیهایی بوده که متخصصان را به سمت طرح احتمال ابتلای او به اختلال شخصیت خود شیفته سوق داده است.