اتحاد رمز پیروزی است؟
یاداشت/ ابوالفضل جنگی
در حالی که رییس سازمان بازرسی کل کشور از رانت خواری و بهره مندی اقلیت از تضعیف اکثریت سخن می گوید، یک شخصیت ورزشی نسخه ای اقتصادی برای مردم تجویز کرده و برخی با آن همراه شده و برخی آن را تکفیر می کنند، آمریکا و روسیه و چین به مثابه چند ده سال پیش درگیر تعرفه های تجاری و تقسیم اراضی خاورمیانه شده و انگلیس و آلمان و فرانسه نیز دنبال سهم خود از تجارت جهانی هستند.
آیا این جمله صحیح است: خدا را شکر که ما ملت فهیم ایران، همه با هم در مسیر نابودی همدیگر گام بر می داریم.
در پاسخ به صحت و سقم این جمله هر کسی می تواند از ظن خود شود یار دیگری. مهم این است که کشورهای دیگر ممکن است با ما دشمنی نداشته باشند اما ما که هر روز در کوچه و خیابان گسیل می شویم به راحتی از رفتار و عملکرد همدیگر احساس بدی پیدا می کنیم و دچار تردید در خیرخواهی یکدیگر می شویم.
اکنون هم کما فی چهل سال گذشته زمان اتحاد است و مردم باید متحد شوند و بر خواسته خود اصرار نمایند اما مسأله اینجاست که هیچ کدام از ما ایرانی ها به یکدیگر اعتماد نداریم. به نظر شما این بی اعتمادی چگونه دامن مردم ایران را گرفت؟
شاید تشکل های اجتماعی غیرمنسجم و احزاب سیاسی نیم بند و ناتوان امروز به دنبال تامین منافع فلان نفر و فلان خانواده و فلان جریان باشند (چگونه؟ کافی است به روابط فامیلی و مشترکات سابق اعضای شورای مرکزی احزاب نگاهی بیاندازیم.) و شاید بگوییم که این چنین است که منتفعین برایند فعالیتهای سیاسی و کنش های اجتماعی منحصر به خواص محترمی که در یک کوچه خاص از مناطق و یک و سه تهران ساکن هستند، خواهد بود.
و شاید سازمانهای کذا و کذا امروز به دنبال تامین منافع فلان نفر و فلان خانواده و فلان جریان باشند (چگونه؟ کافی است به روابط فامیلی و مشترکات سابق هیأت امنا، اعضای هیئت مدیره، مدیران ارشد و ... تا آبدارچی های سازمان ها نگاهی بیاندازیم.) و شاید بگوییم که این چنین است که منتفعین برایند فعالیتهای اقتصادی و مالی و فرهنگی و ... منحصر به خواص محترمی که در یک کوچه خاص از مناطق یک و سه تهران سکونت موقت دارند و بندگان خدا دائم مجبور به سرکشی به املاکشان در کانادا و آمریکا و انگلیس و ... هستند، خواهد بود.
اما مهم این است که در شرایط یکسان برای همگان و تحقق عدالتی که مطمع نظر مردم ایران، نظام مقدس اسلامی و مقام عظمای رهبری است، دیگر شاهد این خاصه خواری ها نخواهیم بود. اینجاست که باید به فرمایش شخصیت نخست نظام اشاره کرد در دیدار با مردم (29 بهمن 1396) ضمن اینکه نتیجه مردمسالاری را پیشرفت کشور دانسته اند، فرمودند: «ما دههی چهارم انقلاب را دههی پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتّفاق افتاده است؛ عدالت را نمیگویم؛ درمورد عدالت ما عقبمانده هستیم؛ در این تردیدی نیست؛ خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیم.» و این در حالی است که ایشان مستقیم به مردم بر ضرورت ایجاد این تعادل و عدالت تصریح می فرمایند. آیا این می تواند بدان معنا باشد که رهبری از تاکیدات قبلی خود به خواص در خصوص ایجاد عدالت قطع امید کرده و تنها مردم را در کنار خود برای اشاعه عدالت می بیند؟
سوال دیگر این است که این معضلات لاینحل در مسیر انحصار شکنی و احقاق حقوق مستضعفین ملت آیا به دست توانمند فلان وزیر و وکیل قابل حل است؟ پاسخ شما چیست؟
سابقه تاریخی تحریم دلالان و سرمایه داران توسط مردم در چند سال اخیر ثابت کرده است که مردم یک سو و مجریان ذی منصب در سوی دیگر قرار دارند و این انحراف به ضرر 95 درصد ایرانی ها تمام خواهد شد. آیا ارائه راهکار اقتصادی توسط یک ورزشکار پشتوانه فکری خاصی دارد یا متصل به جریان سیاسی خاصی است؟ می تواند باشد اما وقتی خود این ورزشکار، از حامیان دولت فعلی باشد چطور؟
از آنجا که ما می توانیم و غیرممکن وجود ندارد، شاید یک ورزشکار مردمی به مقابله با نظام برخواسته باشد و مردم را بخواهد در مقابل نظام مقدسمان قرار دهد!!! اما شاید هم در دولت حاکم، کسانی بر مسند تصمیم گیری و تصمیم سازی باشند که به جهت فکری، سیاسی و حتی ملیتی با شخص اول دولت مشکل داشته باشند و برای تضعیف جریان حاکم و ایجاد فاصله بین مردم و جریان حاکم تصمیماتی ساخته و گرفته باشند که موجب تورم چند ده درصدی، گرانی، نا امنی و ... شده باشند و برای همین و با فرض اینکه آن ورزشکار مد نظر، حامی دولت و جریان حاکم است، حرف جریان حاکم را به مردم رسانده تا مردم را به هوش آورده و با عملکرد آن دسته از نفوذی های در جریان حاکم که بر ضد جریان حاکم عمل می کنند به مخاصمه برخیزند. انتخاب گزینه درست با شماست و البته شاید با توجه به وضعیت انتصاب و استعفای شهرداری تهران در سالهای اخیر نیز بتوان گزینه درست را به سادگی و ملموس درک کرد.
امروز اتحاد ملت ایران باید خواستار حاکمیت متخصصین متعهد به مردم و اسلام باشد و باید منحرفینی که به هر قیمتی به دنبال تخریب اقتصاد، اجتماع، حاکمیت و مردم هستند را پالایش کنند. زمانی که به فصل دموکراتیک انتخاب های ملی و منطقه ای می رسیم این باید خواست عمومی باشد که تمام مردم حق تایید و رد صلاحیت همدیگر را داشته باشند و نهادهای نظارتی بالادستی باید خواست مردم را دنبال کنند. رأی دادن به یک لیست واحد یک اقدام مشترک جالب توجه و شاید دموکراتیک باشد، اما آیا صلاحیت و استحقاق قرار گرفتن اشخاص در آن لیستها توسط مردم تایید شده بود یا این که خدای ناکرده، تهیه کنندگان لیست های انتخاباتی نیز به سلامت خرد جمعی مردم اعتقادی نداشتند که تنها چاره برون رفت از دست ظالمان زمان را تنها در یک لیست مورد تایید سران فلان به مردم القا کردند. آیا همه ما مردم می توانیم با سران فلان ملاقات کنیم و خود را به عنوان گزینه قرار گرفتن در لیست فلان محک بزنیم؟ اما به هر حال یک سری که حائز شرایط (سرمایه دار (در طیف کهنسالان) و یا رفیق و آشنای آقازاده ها (در طیف جوانان)) هستند می توانند پس هستند. اما مهم آن بود که در محل رأی دادن باید تدبیر عمومی به میان می آمد و انتخاب اصلح می کرد که ... . باز هم باید به بخشی دیگر از فرمایشات مقام عظمای رهبری اشاره کنیم که در دیدار با مردم (29 بهمن 1396) فرمودند: «در حوزهی سیاست داخلی باید متن مردم را بر اقلّیّتهای حزبی و مجموعههای جناحی و مانند اینها ترجیح بدهیم؛ متن مردم مقدّمند بر همه.»
در کل اگر تفسیرهای هانا آنت و شهلا شفیق و ... از توتالیتاریسم قرن بیستم را مطالعه کنیم، شاید ما گرفتار معضلات و انحرافاتی در تعبیه فروع نظام راستین اسلامی شده باشیم اما اعتقاد برخی از مردم بر این است که این اشتباهات در اثر خواست عموم مردم ایران حادث شده است و خودکرده را تدبیر نیست. اما تدبیر چیست؟ امید چیست؟
تدبیر برای فردای بهتر و امید به آینده روشن. مثلا وقتی آمار سازمان ملل وقتی گویای این است که امید به زندگی در فلسطین بالتر از ایران است، باید خدا را شاکر باشیم که امید به زندگی در ایران بالاتر از متوسط جهانی است؟! یا وقتی تدبیر سران کشور مغولستان چنین است که به دلیل ناتوانی در انجام تعهدشان به ملت، خود را به آتش می کشند، باید خدا را شاکر باشیم که سازمان بازرسی کل کشورمان به تازگی تدبیر کرده که به دنبال ورود به عرصه جولان سرمایه داران برود؟!
امروز بیش از هر روزی که در تاریخ این سرزمین از بدو بشریت وجود داشته، نیازمند اتحاد مردم هستیم و این عین فرمایش مقام عظمای ولایت است؛ اما ما چه کرده ایم. از بعد حاکمیت، امروز اعتصام به ریسمان الهی فقط و فقط محتاج اتصال مستقیم مردم به ولایت فقیه است اما عملکرد برخی متنفذین و خواص، ناخودآگاه بین مردم و ولایت فاصله را هر روز بیشتر می کند و از بعد مردمی، امروز اعتصام به ریسمان الهی فقط و فقط محتاج اعتماد مردم به یکدیگر است اما عملکرد برخی از ما مردم ایران، نا خودآگاه بین مردم فاصله را هر روز بیشتر می کند.
تکرار ایمان می آورد و ما برای ایمان به خودمان نیازمند تکرار همدلی و همراهی هستیم. ما می توانیم، پس هستیم.