اعتراض یک شاعر به حقوقی نجومی در قالب شعر
رضا اسماعیلی در تازهترین رباعیات خود به موضوع اختلاس و ضرورت مبارزه با فساد در عمل مسئولان تأکید کرد.
رضا اسماعیلی از شاعران کشور، به مناسبت نامگذاری سال 95 از سوی رهبر معظم انقلاب به نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» و همچنین با توجه به بیانات ایشان در رابطه با مبارزه با فساد، تعدادی از رباعیهای تازهسروده خود را به این موضوعات اختصاص داده است. اسماعیلی در این رباعیات، مبنای کار را بر اساس دو مبحث «برقراری عدالت» و «مبارزه با فساد» از حدیثی از حضرت رسول(ص) و بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از کارگران سراسر کشور در تاریخ 94/2/9 قرار داده است: پیامبر اکرم: «عَدلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً قِیامِ لَیلِها و َصِیامِ نَهارِها؛ ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که شبهایش به نماز و روزهایش به روزه بگذرد». (مشکاةالانوار - ص 316) «حالا اسم فساد زیاد آورده میشود. حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمی دارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ اگر بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را به معنای واقعی کلمه بگیریم.» 1 آقا! تو ز داستان ما آگاهی افتاده غمی به جان ما، آگاهی از نشتر فقر و زخم تبعیض، ای خوب! تاول زده استخوان ما، آگاهی 2 ای خوب! ز داستان ما میگویی از روح علی نشان ما میگویی داغی که نشسته بر دل ما عدل است آقا، سخن از زبان ما میگویی 3 مولانفسی و درد دین داری تو نفرت ز گروه قاسطین داری تو بیزار ز تبعیضی و عدل آیینی بر فصل ظهور او یقین داری تو 4 داری تو به سینه درد دین، چون مولا خواهان عدالتی، همیشه، هر جا با حضرتتان زبان ما هم لهجه است: تبعیض بد است و عدل خوب است آقا 5 وقتی که علی ز زندگیمان خط خورد ایمان و شکوه بندگیمان خط خورد کردیم هبوط و آسمان را مُردیم پرواز و پر پرندگیمان خط خورد 6 فریاد بزن، ابوذر دوران باش بر رامش سکهخوارها، طوفان باش بر غربت پابرهنگان پایان دِه همسایه سفره تهیدستان باش 7 آقای رییس! چهره جنجالی یک پست تپل گرفتی و خوشحالی در فیش تو یک، کنارِ نُه تا صفر است پیداست ز حافظان بیتالمالی! 8 در چشم مدیر، دزد خائن طرد است این کار خلاف و قابل پیگرد است یک دانه دُرشت توی تور افتاده: یک مرد که آفتابه درذی کرده است! 9 از علم و فضیلت و هنر عاری باش مشغول به کسب و کار «بیعاری» باش آداب ربا و رانتخواری آموز شاگرد کلاس «پول سالاری» باش! 10 آن مرد که اختلاس دارد، خوب است پرونده لیس و لاس دارد، خوب است شایسته یک مقام خیلی بالاست پیداست که او کلاس دارد، خوب است! 11 آقای رییس، کارمندی بوده است از قشر ضعیف و مستمندی بوده است بیپُشت و بدون مُشت بالا رفته تهمت تو مزن که گاوبندی بوده است! 12 اما و اگر چرا؟ رییسی فردا با قطع و یقین شما، رییسی فردا پرونده اختلاس داری، کافی است جان همه سکهها، رییسی فردا! 13 من حکم جهاد میدهم، الساعه تشکیل ستاد میدهم، الساعه با حرف و همایش و نمایش، دستور بر مَحوِ فساد میدهم، الساعه ! 14 گفتی که فدایی ولایت هستی دارای نشان استقامت هستی بویی ز علی نبردهای اما تو در عدل اگر که بیکفایت هستی 15 دیوان قضا! به سمت مردم رو کن از روی زمین فساد را جارو کن ما طالب عدل حضرت مولاییم دست همه اختلاسها را رو کن