رقابت مخرب بانکها برای گرانتر شدن قیمت پول
رقابت بین بانکها و مؤسسات برای جذب سپرده در حال تبدیل شدن به رقابت مخرب است .
رقابت بین بانکها و مؤسسات برای جذب سپرده در حال تبدیل شدن به رقابت مخرب است و برای این منظور بانکها به روشهای خاص و منحصر به فردی و بعضاً خارج از چارچوب قانون دست یافتهاند که در نهایت این رقابت به افزایش قیمت تمام شده پول و کمبود سرمایه در گردش تولید و گرانی منجر میشود. سیستم بانکداری در کشور هر روز از وظایف خود که نقش واسطهگری پول است فاصله میگیرد و رقابت در ارائه خدمات بهتر و تخصصیتر جای خود را به رقابت مخرب برای جذب سپردهها و تزریق این سپردهها به شرکتهای زیر مجموعه بانکها داده است. بنا بر مشاهدات خبرنگار ما این اقدام بهخصوص بعد از تحریمها و رکود اقتصادی بیشتر شده و بانکهای خصوصی و مؤسسات اعتباری در دور زدن قوانین بانک مرکزی بیشتر اهتمام دارند و به روشهای خاصی دست زدهاند. واحد بازاریابی ویژه برخی بانکها با ایجاد واحدی به نام بازاریابی و مشتریان vip به سراغ شرکتهای بزرگ و فعالان اقتصادی میروند. این واحد در حقیقت شکار شرکتهای سود ده به خصوص شرکتهای پتروشیمی را بر عهده دارند که در شرایط رکودی کنونی از وضعیت بهتری برخوردارند. معمولاً این واحد از بازاریابان حرفهای یا رؤسای بازنشسته شعب استفاده میکنند. بدیهی است در این رقابت پیشنهادات فرا قانونی و اعطای تسهیلات سریع و خدمات ارزی ویژه پیشنهاد میشود. گفته میشود یکی از دلایل افزایش معوقات بانکهای خصوصی در همین چارچوب است. سودهای ویژه برای سپردههای بزرگ از دیگر اقداماتی که این روزها بیش از همه در شعب قابل پیگیری است، اعطای سودهای بالاتر از قانون مصوب با اختیارات مدیرعامل بانکها است که معمولاً برای سپردههای بزرگ و بالاتر از یک میلیارد رخ میدهد. بدیهی است این رقم در شعبات مؤسسات مالی برای اعطای سپرده ویژه پایینتر بود و مبلغ آن تا سطح 100 میلیون تومان تنزل مییابد. همچنین مشاهدات میدانی خبرنگار «جوان» نشان میدهد که نسبت میزان پول سپرده با نسبت سود ویژه اعطایی رابطه مستقیم دارد و معمولاً بانکهایی که نسبت کفایت آنها پایین است بیش از پیش به این روش روی آوردهاند. البته مناسبتهای مختلف مثلاً از عید تا عید نیز بهانهای برای افتتاح حسابهای سپرده با سود بالاتر از بخش نامههای بانک مرکزی نیز روش دیگری است که برخی بانکها مانند بانک «س» این روزها در دستور کار خود قرار داده است. با این حال میزان سود با سپرده از طریق مذاکره با رئیس شعبه تعیین میشود و دیگر مانند گذشته نرخ سود پشت پنجره شعب نصب نمیشود. صندوقهای ویژه در این میان صندوقهایی نیز در بانکها فعال شده که نرخهای سود بالایی دارند و برای جذب سپردههای خرد بالاتر از سیستم بانکی، وارد عمل شدهاند. البته این صندوقها هم سقف مشخصی دارند و به میزان سهمیهای که در اختیارشان قرار میگیرد، میتوانند منابع مردم را جذب کنند؛ اما به هرحال آنها هم به رقیبی برای جذب سپردهها با نرخ سودی بالاتر از مصوب شورای پول و اعتبار تبدیل شدهاند و جالب است که ظاهراً هر بانکی میتواند میزان مشخصی از این نوع حسابها داشته باشد که معلوم نیست این میزان بر اساس چه قانونی است. حسابهای طلایی برای کارکنان در بانکهای دولتی نیز که دارای سود سپرده ویژه است خود عاملی دیگر در جذب سپردهها شده است. تلاش برای جذب سرمایه بانکهای خارجی علاوه بر این روشها که بانک مرکزی در صورت تمایل میتواند به وضوح آنها را رصد کند برخی بانکها همکاری با بانکهای خارجی از جمله آلمانی را در دستور کار قرار دادهاند. بدیهی است این بانکها مشکل کفایت سرمایه ندارند و در تلاشند تا تجربه خود را در سالهای نه چندان دور احیا کنند و با دریافت وام از بانکهای خارجی و تزریق آن به سیستم بانکی و اختلاف نرخ سود تسهیلات ارزی و تسهیلات ریالی داخل سودهای گذشته را دوباره کسب کنند که در نگاه اول این اقدام برای سیستم بانکی کمترین خطر را دارا است با این حال باید هوشیار بود که این اقدام با توجه به حجم نقدینگی و ناتوانی بخش مولد اقتصاد امکان تحمیل تورم بر کل اقتصاد را محتمل میکند. مشکل کجاست؟ اقتصاد ایران برای تأمین منابع مالی خود متأسفانه و به طرز غیرقابل انکاری بانک محور است. با این حال بانکها طی سالهایی که وفور درآمدهای نفتی وجود داشته رشد قابل ملاحظهای کرده و بنگاهداری و شرکت داری خود را گسترش دادهاند و اکنون متأسفانه آن دوران طلایی به دلیل تحریمها و کاهش قیمت نفت رنگ باخته و لذا رقابتهای مخرب همچنان باعث شده تا قیمت تمام شده پول از وضعیت رکودی اقتصادی تبعیت نکند. دکتر نیلی در گفتوگو با خبرگزاری فارس به درستی در این باره اشاره داشته و میگوید: در دیگر کشورها چون رشد نقدینگی کند است، اگر بانکی تأسیس شود فقط در صورتی میتواند، موفق باشد که سهم از بانکهای دیگر بگیرد، یعنی خدمات بهتری ارائه دهد و کاری کند که مردم به جای اینکه در فلان بانک حساب باز کنند، در این بانک حساب باز کنند یعنی بانکها باید با هم رقابت کنند. وی ادامه میدهد: وقتی شما یک چشمه خروشانی در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران دارید که از آنجا پول پُر قدرت بیرون میآید، لازم نیست سهم از دیگر بانکها بگیرید، کافی است شما هم ظرفی بگذارید تا این اسکناسها در ظرف شما هم جمع شود. وضعیت در کشور ما اینگونه بود، به همین دلیل یکباره متوجه شدیم در کشور چقدر مؤسسات غیرمجاز تأسیس شده است که فقط پول بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را جمع میکردند. وی میافزاید: چقدر بانک جدید درست شد و چه رقابت شدیدی بر سر مجوز گرفتن از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بود. بانک مرکزی با این حجم شدید نقدینگی نمیتوانست کنترلی روی بانکها اعمال کند، بانکها هم خیالشان راحت بود که از بانک مرکزی به وفور پول میآید. قانونمداران ضرر میکنند سیدبهاءالدین حسینیهاشمی، کارشناس مسائل بانکی نیز بر حضور و فعالیت دلالان در جابهجایی سپردههای بانکی صحه میگذارد و میگوید: دلیل شکلگیری این فعالیت را میتوان به عدم عرضه و تقاضا در عرصه بانکداری نسبت داد که این اتفاقات در پی میآید و آنهایی که از این فرصتها با دادن مشوق بیشتر و سود بیشتر استفاده میکنند، سود میبرند. وی میافزاید: در این میان بانکهایی دچار مشکل میشوند که سود مصوب بانک مرکزی را رعایت میکنند و در نتیجه، حسابشان بدهکار میشود؛ در این شرایط یک حساب بدهکار قدرت پرداخت ندارد و تطابق منابع و مصارف برای آن از بین میرود و در نهایت، کسری در تراز منابع و مصارف مشاهده میشود. در این میان فضای رسانهای نیز قابل تأمل است. زیرا ناتوانی بانک مرکزی در رعایت نرخ سود توسط بانکها و مؤسسات مالی را دلیلی بر حفظ نرخ سود بالای کنونی و حتی افزایش آن عنوان میکنند در حالی که در هیچ کشوری چنین نسخهای برای ناکارآمدی و فرار قانونی بانکها تجویز نمیشود. آیا سیستم بانکی به این رویه قانونگریزی خود ادامه میدهد یا بانک مرکزی ترمز توسعه اقدامات فراقانونی بانکها را خواهد کشید؟ منبع:روزنامه جوان