عربستان بعد از حمله آرامکو از ایران ترسید
پروفسور «شیرین هانتر» معتقد است عربستان با همه ادعاهایش در زمینه سیاست خارجی شجاعتی ندارد و ابزار سیاست خارجی ریاض پول زیاد و حمایت آمریکاست.
به گزارش خبرنگار شمانیوز و به نقل از مهر : جواد حیران نیا: به تازگی، محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان که برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به آلمان سفر کرده بود گفته است: بعد از شهادت سردار سلیمانی پیامی از سوی عربستان مبنی بر تمایل آنها برای گفت و گو با ایران دریافت کردیم. ما به پیام آنها پاسخ مثبت دادیم و گفتیم برای گفت و گو آمادهایم، اما دیگر پاسخی از جانب عربستان دریافت نکردیم.
ظریف با تاکید بر اینکه ایران به دنبال تنش با همسایگان نیست، تصریح کرد امنیت همسایگان را امنیت خود میدانیم و همین امروز حاضریم با همه همسایگان گفت و گو کنیم.
بعد از این سخنان بود که فیصل بن فرحان آل سعود وزیر خارجه عربستان سعودی مدعی شد که ریاض هیچ پیامی به صورت خصوصی برای تهران ارسال نکرده است. پیام ما به ایران همواره همان پیامهای عمومی بوده است و هیچگاه به ایران پیام خصوصی ندادهایم.
وزیر خارجه سعودی با متهم کردن ایران به انجام حملات موشکی علیه تأسیسات نفتی عربستان و تسلیح انصارالله یمن، گفت: «پیام ما همواره به ایران این بوده است که هرگاه بپذیرند که رفتار منطقهای آنها از جمله شلیک موشک به ثبات در منطقه کمکی نمیکند، در آن صورت پتانسیل گفتگو وجود خواهد داشت».
در گفتگو با پروفسور «شیرین هانتر» استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا و عضو شورای روابط خارجی این کشور به بررسی تحولات اخیر در روابط ایران و عربستان پرداخته که در ادامه میآید.
شیرین طهماسب هانتر (۱۹۴۵ در تبریز) استاد ایرانی-آمریکایی در دانشگاه جورج تاون است که در زمینه مقالات سیاسی به فعالیت مشغول است. او متخصص مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه و اسلام سیاسی است تا پیش از انقلاب ۵۷ ایران، هانتر عضو وزارت امور خارجه ایران بودهاست و پس از آن به ایالات متحده نقل مکان نمود. وی به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی صحبت میکند. وی همچنین عضو شورای روابط خارجی امریکاست.
کتاب «روابط ایرانی-عربی، فرایندهای تنش و سازگاری» از جمله کتابهای متأخر هانتر است. این کتاب تلاشی برای فهم و درک بهتر تأثیرات رقابتهای فرهنگی، مدرنیزاسیون (نوگرایی)، اختلافات قومی و مذهبی، دولتسازی، نقش قدرتهای بزرگ و سیستم سیاسی بینالمللی بر روابط ایرانیان و اعراب طی هفت دهۀ گذشته است. از جمله آثار دیگر وی میتوان به کتابهای «خدا در کنار ماست: دین و امور بین الملل»، «سیاست خارجی ایران در دوران بعد از شوروی»، «ایران متفرق: ریشههای تاریخی مناظرات ایرانیان درباره هویت»، «فرهنگ و حکومت در قرن بیست و یکم»، «اسلام در روسیه؛ سیاست هویت و امنیت»، «آینده اسلام و غرب؛ برخورد تمدنها یا همزیستی مسالمت آمیز»، «صدای اسلام از جناح اصلاح طلب»، «اسلام و حقوق بشر»، «مدرنیزاسیون، دموکراسی و اسلام» و «اسلام: دین دوم اروپا» اشاره کرد.
روزنامه لبنانی «البنا» فاش کرد که عربستان سعودی پس از ماجرای تأسیسات نفتی آرامکو برای مذاکره با ایران ابراز تمایل کرد اما در نهایت این آمریکاییها بودند که مانع از تحقق خواسته ریاض شدند. به نظر شما آمریکا تا چه میزان در این خصوص تأثیرگذار است؟
عربستان سعودی با همه ادعاهایش در زمینه سیاست خارجی شجاعتی ندارد. این عدم شجاعت به خصوص در مورد روابط با آمریکا بیشتر است. ابزار سیاست خارجی عربستان پول زیاد و حمایت آمریکاست. در ابتدا بعد از حمله به آرامکو، ریاض ترسید و در نتیجه حرفهایی درباره گفتگو با ایران زد. اما پس از واکنش آمریکا دیگر کاری نکرد و شروع کرد برای گفتگو شرط بگذارد.
این امکان هست که شاید آمریکا، عربستان را از پیروی سیاست مستقل در قبال ایران منع کرده باشد.
به نظر شما چه گروههایی در داخل خود عربستان طرفدار گفتگو با ایران هستند و چه گروههایی مخالف این موضوع؟ به طور کلی سوال این است که اختلافات داخلی در خود عربستان آیا عاملی تعیین کننده به شمار میروند؟
با توجه به وضع اسرارآمیز سیستم دولتی عربستان، بسیار مشکل است فهمید نظریات در بین تصمیم گیرندگان چه گونه است. از این گذشته فعلاً بن سلمان تصمیمها را میگیرد و سیستم قبلی مشورتی-گرچه محدود- دیگر به کار نمیرود. بن سلمان هم موقعیت خود را مدیون آمریکاست.
عربستان در راستای سیاست حداکثری آمریکا علیه ایران با واشنگتن همسو بوده است. ولی بعد از حملات آرامکو و عدم حمایت جدی آمریکا از عربستان برای ریاض مشخص شد مسائل و مشکلاتش با ایران را باید از طریق دوجانبه ارزیابی موافق کند. آیا با این ارزیابی موافق هستید؟
به نظر من رهبر فعلی عربستان «محمد بن سلمان» توانایی اتخاذ سیاست مستقل از آمریکا را ندارد. از آن گذشته، عربستان، علیرغم بعضی همکاریهای محدود در مقاطعی، نسبت به ایران دشمنی خاصی دارد.
همچنین ادعای عربستان برای رهبری جهان اسلام هم تنشهایی بین تهران و ریاض ایجاد میکند. به نظر من اینها دلایل اصلی اختلاف ایران و عربستان هستند. از این گذشته، مسائل روابط ایران و عربستان به مسائل منطقهای و بین المللی وابسته هستند.
مسأله روابط ایران و عربستان به موضوع فلسطین وابسته شده است. بنابراین مشکل است که این دو کشور بتوانند مشکلات خود را حل کنند بدون آنکه نوعی سازش بین ایران و آمریکا حاصل شده باشد و اسرائیل هم از مخالفت خود دست کشیده باشد.
به نظر شما کدام طرفهای خارجی مخالف عادی سازی روابط ایران و عربستان هستند و از شرایط کنونی بیشتر نفع میبرند؟
در شرایط فعلی، اسرائیل و آمریکا مخالفان اصلی سازش بین ایران و عربستان هستند. بعضی کشورهای عربی نظیر مصر نیز از این سازش راضی نخواهند بود چرا که آنها از به اصطلاح تهدید ایران استفاده کرده و از عربستان پول میگیرند. اما عاملان اصلی آمریکا و اسرائیل هستند.
برخی رسانهها اعلام کردند که آمریکاییها به مقامات ریاض اعلام کردند که پس از آغاز تظاهرات در عراق، لبنان و ایران، نظام ایران در وضعیت سختی قرار دارد و اساساً نیازی به مذاکره با آن وجود ندارد. اگر این موضوع صحت داشته باشد چرا عربستان با وجود عدم حمایت آمریکا در خصوص حمله آرامکو، سیاست خارجی خود در قبال ایران را تماماً در چارچوب آمریکا تعریف میکند؟
نمیشود به یقین گفت که آیا این خبر صحیح است. اما قدر مسلم این است که عربستان و چند کشور عربی دیگر نظیر بحرین و امارات سالها است که منتظر سقوط حکومت ایران هستند.
مشکل این کشورها، ایران قدرتمند است. در ضمن پیش از انقلاب هم آنها به ایران حسن نظر نداشتند. اما در آن روزها چون روابط ایران با غرب بهتر بود نمیتوانستند احساسات خود را آشکار کنند.