نقد و بررسی مردی بدون سایه + معرفی بازیگران و عوامل فیلم
مردی بدون سایه اثری از علیرضا رئیسیان در مقام نویسنده و کارگردان با حفظ سمت تخصصیش یعنی تهیهکنندگی است. تم داستانی فیلم سوءظن است که بر پایه تعلیق خیانت پرورش پیدا میکند و تا انتقام پیش میرود.
کارگردان: علیرضا رئیسیان
تهیه کننده: علیرضا رئیسیان
بازیگران: لیلا حاتمی، علی مصفا، فرهاد اصلانی، امیر آقایی، گوهر خیراندیش و...
خلاصه داستان: ماهان کوشیار درگیر ساخت فیلمی درباره قتلهای زنجیـرهای اسـت کـه زندگـی خـود را تحت تأثیر قـرار مـیدهد.
مردی بدون سایه، تازه ترین ساخته سینمایی علیرضا رئیسیان، از امروز در سینماهای سراسر کشور روی پرده رفت. این کارگردان در این فیلم نیز به سبک سه اثر قبلی خود به بیان چالش های عاطفی بین زن و مرد پرداخته است.
رئیسیان پیرامون تازه ترین اثر خود گفت: من از ویژگی داستان های جذاب امروزی استفاده می کنم و تلاش دارم با کمک بازیگران بزرگ، راه رفع اضطراب های بشر امروزی را بشناسم و در قالب درام عاطفی و انسانی، آنها را به نمایشی دیدنی تبدیل کنم. مردی بدون سایه که عاشقانه ای رمز آلود است، همه علایق من را در مورد سینما در خود دارد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است : ماهان کوشیار پس از ساخت یک فیلم، زندگی اش تهدید شده و همسرش عاشقانه به کمک او می آید، اما حوادثی رمز آلود، همه چیز را دگرگون می کند.
مردی بدون سایه، چهارمین همکاری لیلا حاتمی با علیرضا رئیسیان است و علاوه بر او بازیگرانی همچون علی مصفا، فرهاد اصلانی، امیر آقایی، گوهر خیراندیش، نادر فلاح و به آفرید غفاری در کنار چند بازیگر اسپانیایی مقابل دوربین مسعود سلامی رفته اند.
گفتنی است بخش هایی از این فیلم در کشور اسپانیا جلوی دوربین رفته است.
سایهی یک شک
فیلم «مرد بدون سایه» به موضوع خشونت میپردازد منتهی خشونت در این فیلم، خشونت خانوادگی و قتلهای ناموسی است که موضوع بسیاری از فیلمهای ایرانی در تاریخ سینمای ایران از قیصر تا خانه پدری بوده است.
فیلم با صحنهای بسیار خشن و تکان دهنده شروع میشود. مردی با کاردی در دست زنش را در خیابانی خلوت دنبال کرده و با ضربات کارد او را بیرحمانه به قتل رسانده و بعد گلوی خودش را نیز میبرد. این صحنه گویا مربوط به صحنهای از فیلم مستند فیلمسازی است (با بازی علی مصفا) که بهخاطر نمایش بیپروای خشونت خانگی و شکایت خانواده زن مقتول، توقیف شده و خود او نیز از کار اخراج میشود. فیلم این موضوع و ماجرای مستندسازی مرد را رها کرده و وارد ماجرای خانوادگی او و همسرش (لیلا حاتمی) میشود که بعد از بیکار شدن شوهرش بهعنوان مترجم به استخدام شرکتی تجاری درمی آید که فعالیت اقتصادی غیرقانونی دارد و درگیر مسأله پولشویی است. شوهر بهدنبال سفر زن با صاحبان شرکت به اسپانیا و دیدن تصاویری موبایلی از روابط آنها به همسرش شک کرده و با او درگیر میشود و بهدنبال آن...
«مرد بدون سایه»، همانند «طلا»ی شهبازی، قابلیتهای زیادی برای تبدیل شدن به یک تریلر روانکاوانه را داشت، اما متأسفانه فیلمساز در به کارگیری صحیح عناصر این ژانر موفق نیست.
ما هیچ نشانهای از رشد توهم و پارانویا در علی مصفا نمیبینیم و به همین دلیل نمیتوانیم تغییر شخصیتی او از یک آدم عاقل و مستندسازی که درباره خشونت خانگی و قتل ناموسی تحقیق میکند به یک آدم پارانوید و قاتل احتمالی همسرش را بپذیریم. به علاوه سبک رئالیستی فیلم و فضای سرخوشانه آن برای بیان داستانی وهم انگیز مناسب نیست. یک شخصیت بیربط و زائد در فیلم وجود دارد و او برادر دختری است که قربانی خشونت خانگی بوده و مصفا در فیلمش قتل او را نشان داده. او فقط در یکی دو صحنه از فیلم ظاهر میشود و مصفا را تهدید میکند، اما وجود او هیچ نقشی در روایت فیلم و پیشرفت آن ندارد و کاملاً زائد است.
نقد و بررسی فیلم مردی بدون سایه
در یک ماه اخیر دو فیلم درباره قتلهای ناموسی اکران شد، یکی مردی بدون سایه و دیگری خانه پدری. دومین فیلم بعد از دو سه روز اکران از سینماها به پایین کشیده شد و مردی بدون سایه اما همچنان در سینماهای سراسر کشور به نمایش در میآید. فیلیم که علیرضا رییسیان آن را در ادامه آثاری چون چهل سالگی و دوران عاشقی ساخته و سه گانه فیلمهای پیرامون موضوع زناشویی خود را تکمیل کرده است.
رییسیان در هر یک از فیلمهای این سه گانه، به چالشی از زندگی زناشویی دنیای امروزی اشاره کرده و در آخرین اثر خود به سراغ موضوع شک و ظن زوجین به یکدیگر رفته است. فیلم همچون خانه پدری با صحنه خشن قتل یک زن توسط همسر مشکوکش آغاز میشود و سعی میکند با سکانس کوبنده خود، این نوید را به مخاطب دهد که تماشاگر با یک فیلم خشن و بیرحم طرف است. هرچه صحنه قتل خانه پدری اما طبیعی و باورپذیر از آب در آمده بود، سکانس ابتدایی مردی بدون سایه، مصنوعی و نچسب است.
فارغ از بحث مقایسه دو اثر اما باید گفت که مردی بدون سایه، در همان نیم ساعت اولیه خود تمام میشود و ادامه آن به دست و پا زدن فیلم منتهی میشود. ماهان که یک مستندساز است به همراه همسرش سایه، زندگی آرامی را سپری میکنند و با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم میکنند. ماهان اخیرا از کار خود اخراج شده و بار اصلی خرج و مخارج خانه روی دوشهای سایه افتاده است. سایه در یک شرکت بزرگ در نقش مترجم رییس کار میکند و با ترفیعات خوبی که میگیرد، کار و بارش نسبتا پررونق میشود.
آخرین فیلم مستندی که ماهان ساخته در رابطه با قتل یک زن توسط همسر مشکوکش بوده و مجوز نگرفتن این فیلم و دردسرهایی که وراث زن مقتول برای او میآفرینند، بلای جان او شده است. ماهان اما کم کم نسبت به رفتار رییس سایه با همسرش شک میکند و تصمیم میگیرد ته و توی ماجرا را در بیاورد.
رییسیان صرفا یک سرفصل برای فیلم خود برگزیده و نتوانسته این سرفصل را به درستی در طول فیلم تورق کند. او تصمیم گرفته درباره شک و تردیدهای مردان به زنان که منجر به قتلهای ناموسی میشود یک فیلم بسازد و با این سوژه به سراغ ساخت مردی بدون سایه رفته است. انصافا در انتخاب بازیگران نیز دقت کافی انجام داده و تیم بازیگری قدر و خوبی را کنار هم جمع کرده ولی در هدایت این گروه بینظیر به مشکل خورده است. فیلمنامهای که رییسیان نوشته، سیر منطقی ندارد و صرفا بر اساس اهداف فیلمساز جلو رفته است.
کارگردان میخواهد که ماهان از یک روشنفکر فیلمساز تبدیل به یک مشکوک رو به جنون بشود و این اتفاق میافتد، دلایلی عرضه نمیشود (یا اگر میشود با منطق سازگاری ندارد) و تماشاگر نیز باید این موضوع را باور کند. اینجاست که حتی بازیگری خوب علی مصفا نیز جواب نمیدهد چرا که احتمالا خود او هم دقیقا نمیداند چرا باید کاراکترش در چند دقیقه ۱۸۰ درجه تغییر شخصیتی پیدا کند.
سیر تکاملی شخصیت ماهان پاشنه آشیل فیلم بوده و از آنجا که بیشتر لحظات فیلم را با ماهان همراهی میکنیم، این نقطه ضعف بسیار به چشم میآید. باورناپذیری بودن فیلم اما فقط به شخصیت اصلی آن محدود نمیشود و دیگر اتفاقاتی که در فیلمنامه رخ میدهد نیز رنگ و بویی از واقعیت ندارند. فیلمنامه در جاهایی شبیه به سریالهای ترکی میشود و شخصیتهای مقوایی که در آن میآیند و میروند، نمیتوانند کمکی به بهتر شدن فیلم کنند؛ این شخصیتها، از سرگرد فیلم گرفته تا همسر توان یاب رییس سایه، انگار از دل سریالهای خارجی بیرون آمدهاند و به طرز ناجوری به این فیلم ایرانی سنجاق خوردهاند. لوکیشنها (مانند لوکیشن بازپرسی) نیز همین حال و هوا را دارد و بیننده ایرانی به هیچوجه نمیتواند این صحنهها را باور کند.
بجز فیلمنامه اما رییسیان در دیگر بخشهای فیلم نیز درخشان عمل نکرده و مشکلات ریزی فنی در جای جای فیلم به چشم میخورند. این مشکلات از کارگردانی با قدمت رییسیان بعید به نظر میرسد و کافیست برای اثبات آن به صحنههای اضافی بیش از حدی که ماهان به دنبال سایه در خانه میرود نگاهی بیندازیم.
مردی بدون سایه، حرف خوبی برای گفتن دارد ولی این حرف خوب در پس سایه سنگین کارگردان به گوش نمیرسد. در حین دیدن فیلم بارها آٰرزو میکردم تا شخصی سازی رییسیان در برخی سکانسها کمرنگ شود تا فیلم حرف خودش را شیواتر بیان کند و بازیگران از اسارت نقصهای کارگردان رهایی پیدا کنند. مردی بدون سایه، سوژهای خوب را لبه خط قرمز پیش میبرد ولی در مشت کارگردان و البته اگر کمی منصفانهتر باشیم، در پس پرده خودسانسوریهای اجباری، نمیتواند این سوژه را درست باز کند.
منبع: روزنامه ایران ، ویجیاتو
دوستا ن دوستون داریم❤️😘