
تیم پرسپولیس | اخبار تیم پرسپولیس | پرسپولیس سپاهان
دیس بک جالب تیم پرسپولیس به سپاهان

حاشیه پیش از الکلاسیکو فوتبال ایران بین تیم پرسپولیس و سپاهان شروع شد.
به گزارش گل کوچیک تیم پرسپولیس و سپاهان امروز در اراک به مصاف هم می روند. باشگاه سپاهان در پوستر رسمی خود برای این مسابقه حاشیه ساز شد و دو اقدام جنجالی انجام داد.
باشگاه سپاهان در پوستر خود برای بازی مقابل پرسپولیس جنجال و حاشیه درست کرد. در این پوستر تنها عکس سه بازیکن سپاهان وجود دارد که هرسه بازیکن سابق پرسپولیس (شهریار مغانلو، سروش رفیعی، فرشاد احمدزاده) هستند! این سه بازیکن با پرسپولیس سابقه قهرمانی در لیگ را هم دارند.
ضمن اینکه آن ها ستاره های روی لوگو پرسپولیس را حذف کردند تا اینگونه جنجال های همیشگی این مسابقه آغاز شود. این موضوع برای هواداران پرسپولیس بسیار اهمیت دارد و اقدامی توهین آمیز برشمرده شده است.
سروش رفیعی و فرشاد احمدزاده بازیکنان اسبق پرسپولیس در اعتراض به جنگ روانی باشگاه سپاهان و استفاده از تصویرشان در پوستر رسمی بازی مقابل پرسپولیس به مدیر رسانه ای سپاهان اعتراض داشتند چرا که عقیده داشتند سپاهان با این کار آنها را در مقابل هوادارن پرسپولیس قرارداده اند. در نهایت بحث بین دو طرف به درگیری لفظی کشیده شده و اردوی طلایی پوشان را تحت تاثیر قرارداده است.
باشگاه پرسپولیس هم در جواب این اقدان پوستر بازی را امروز منتشر کرد که روی آن شادی پس از گل دقیقه 96 سپهر حیدری در بازی تیم دو تیم به چشم میخورد. گلی که باعث شد قهرمانی در بازی آخر فصل از سپاهان به پرسپولیس برسد.
حیدری: یک سال برای گل دقیقه 96 برنامه داشتم!
سپهر حیدری میگوید: اگر در لحظه گل به سپاهان ماته به توپ ضربه میزد و گل آفساید میشد خودم کله او را میکَندم!
13 سال پیش در چنین روزی پرسپولیس یکی از تاریخی ترین بردهای خود را تجربه کرد و با گل سپهر حیدری توانست به عنوان قهرمانی در لیگ هفتم برسد. این گل در دقیقه 96 زده شد و یک روز به یاد ماندنی را برای هواداران پرسپولیس به ثبت رساند. حالا در سالروز این پیروزی سپهر حیدری صحبت های مفصلی را با خبرنگار ورزش سه انجام داده که در زیر میخوانید:
* 13 سال بعد از آن برد تاریخی، گل دقیقه 96 چه جایگاهی در ذهن سپهر حیدری دارد؟ هر سال که از آن گل رد میشود، آدم به ارزش آن بیشتر پی میبرد. گل خداداد عزیزی نمونه است اما در رده باشگاهی اگر بخواهیم در رده باشگاهی در مورد یک تک گل صحبت کنیم، این لطف خداست که برای من پیش آمده. این نعمت بزرگی است از طرف خدا که برای من پیش آمده، برای من هوادار پرسپولیس که جایی در دل طرفداران داشته باشم.
* شما صباباطری را 4-1 شکست دادید؛ بعد از آن برد چه نگاهی به دیدار سپاهان داشتید؟ فکر میکردید راحت پیروز میشوید؟ ما 5-6 بازی قبل از سپاهان 7 امتیاز عقب بودیم. اما سپاهان چند بازی نتیجه نگرفت و ما 6 برد و یک مساوی کسب کردیم. وقتی جلوی صباباطری نتیجه گرفتیم و آن طرف هم نتیجه به نفعمان بود، مطمئن شدیم که خدا بساط قهرمانی را مهیا کرده. جلوی سپاهان هم سرنوشت دستمان بود و میدانستیم در مقابل 100 هزار هوادار پرسپولیس میتوانیم پیروز شویم. با کسر 6 امتیاز حق ما را گرفته بودند اما آن 4-1 باشکوه مقابل صباباطری خیلی انگیزه داد. بعد از بازی در استادیوم هواداران خواهش میکردند که سپاهان را ببریم و ما هم خیلی انگیزه داشتیم. بعد از بازی با سپاهان از فاصله استادیوم آزادی تا هتل لاله ما 4 ساعت در راه بودیم و انواع رقص ها را دیدیم!
* فکر میکردید در اولین فصل حضور، گل قهرمانی بزنید؟ من سال قبل که آن اتفاق تلخ برای پرسپولیس در مقابل سپاهان رقم خورد، من در کمپ تیم ملی بودم و هواداران پرسپولیس را میدیدم که با ناراحتی از کنار کمپ رد میشدند، ناراحت بودند و سرشان را به فنس ها میزدند که این برایم ناراحت کننده بود. سال قبلش آقای انصاری فرد به من پیشنهاد دادند که نشد بیایم اما آن روز با خودم گفتم خدایا یعنی میشود من این فصل بیایم پرسپولیس و جلوی همین هواداران و همین تیم یک گل بزنم که هوادارانی که الان ناراحت هستند، خوشحال شوند؟ یک ماه بعد من با پرسپولیس قرارداد بستم و وقتی قرعه کشی لیگ را دیدم که بازی آخر با سپاهان داریم، یک سال از خدا میخواستم که آرزویم را برآورده کند. البته هواداران بدانند که قبلش هم اتفاقاتی رخ داد که کسی نمیداند و جایی نگفته ام.
* چه اتفاقاتی؟ چند روز قبل از این که با پرسپولیس قرارداد ببندم، آقای کریم قنبری با من تماس گرفتند. با من یک جلسه ای در خیابان شریعتی گذاشتند و پیشنهاد خود را ارائه کردند که از لحاظ مالی پیشنهاد بسیار خوبی بود. خیلی اصرار کردند و من هم چون احترام ویژه ای برایش قائل بودم گفتم که برای تیمتان احترام زیادی قائلم اما من عاشق پرسپولیسم! من از 8 سالگی تا 26 سالگی ذوب اهن بودم و گفتم میخواهم به تیمی بروم که عاشقش هستم. شاید هرکسی بود این را برای بازار گرمی میگفت؛ وقتی به تهران آمدم مرحوم ناصر حجازی من را میخواست، مدیربرنامه ام گفت که من ساعت 4 با ناصرحجازی در باشگاه استقلال قراردارم و ساعت 6 هم با حبیب کاشانی در باشگاه استقلال. من گفتم برای تیمی که عاشقش هستم بازار گرمی نمیکنم و به باشگاه استقلال هم نمیروم. در باشگاه پرسپولیس هم قراردادم را سفید امضا کردم و آخر فصل هم از قرارداد 140 میلیونی 70 میلیون گرفتم. من مالی ضرر کردم اما واقعا پاداش عشقم را گرفتم.
* درباره افشین قطبی صحبت کنید، خیلی ها به ایشان از نظر فنی انتقاد دارند. آقای قطبی از نظر علمی و اخلاقی سطح بالایی دارند و در پرسپولیس هم کارنامه مثبتی را از خود به جای گذاشتند. تیمی که حمید خان بست خیلی تاثیرگذار بود و افشین قطبی هم کار او را تکمیل کرد. ترکیب این دو با حبیب کاشانی یک مثلث خیلی خوبی را ایجاد کرد. از نظرفنی آقای قطبی مربی سطح بالاست، همینطور آقای حمید استیلی.
* درباره شب بازی با سپاهان صحبت کنید، چه اتفاقاتی رخ داد؟ شب های بازی ما انرژی مثبت زیادی میگرفتیم، هر شب کلیپ خوبی از گل ها و حرکات خوب بازیکنان میگذاشتند. بعد حاج حبیب، افشین قطبی و حمید استیلی صحبت میکردند و ما از نظر معنوی انرژی مثبتی میگرفتم. من با فرزاد آشوبی و یک موقعی با کریم باقری و مهدی واعظی هم اتاقی بودم، آن شب را پیش فرزاد آشوبی سپری کردم. شب بازی با سپاهان انقدر من انگیزه داشتم که تا ساعت 4-5 صبح خوابم نمیبرد و برای خوشحالی بعد از گل برنامه ریزی میکردم. اما شب آن بازی اتفاق جالبی هم رخ داد.
* چه اتفاقی؟ فرزاد آشوبی عادت داشت تا میخواستیم برای خواب برویم، نیازمندی های همشهری را باز میکرد. میگفت بیا اجاره خانه یا قیمت خانه را ببینیم و اصلا خوراکش این بود. تمام هم نمیشد و 200 صفحه بود. آخرش هم فرزاد یک چیزی از آنجا پیدا کرد و خرید! ولی اصلا استرس نداشتیم و فقط لحظه شماری میکردیم که دل هواداران شاد شود و خداراشکر چه اتفاقی رخ داد.
* روز بازی با سپاهان چگونه آغاز شد؟ یک جلسه برگزار شد که کاملا روحی روانی بود و افشین قطبی و حمید استیلی صحبت میکردند. 11 بازیکن ما کاپیتان تیم های خودشان بودند، مهدی واعظی در پیکان، محمد نصرتی در پاس، حسین بادامکی در ابومسلم، من در ذوب آهن و ما نمیخواستیم بگذاریم این بازی از دستمان برود. بازی ساعت 3 بعد از ظهر بود، ساعت 11 به ما گفتند استادیوم پر شده. نزدیک استادیوم که رسیدیم دیدیم مردم همه در پارکینگ هستند، به آن ها گفتیم چرا وارد استادیوم نمیشوید گفتند استادیوم پر شده! وقتی وارد ورزشگاه شدیم جو بی نظیر بود. من دربی بازی کرده بودم اما اینطوری بالای 100 هزارنفر قرمزپوش را ندیده بودم و این جو تکرار نشدنی بود.
* تیم شما هجومی آغاز کرد و گل هم زد اما خیلی زود گل خوردید. همه تیم های دنیا اینطور هستند و وقتی بارسلونا و رئال مادرید هم که حمله میکنند، گل میخورند. اصل فوتبال ما بر اساس هجوم بود و وقتی با تعداد بالا حمله میکردیم ممکن بود گل بخوریم. تیم سپاهان هم قهرمانی را از دست داده بود و با تمام توان حمله میکرد، آن لحظه خط دفاعی و خط هافبک ما اشتباه داشت و در جایگیری اشتباه کردیم و گل خوردیم.
* خیلی حمله کردید اما انگار دروازه سپاهان قفل شده بود. بله، محسن خلیلی هم یک ضربه به تیرک زد و حملات بیشتری هم انجام دادیم اما انگار قسمت بود که من باعث خوشحالی 40 میلیون پرسپولیسی بشوم.
* وقتی بازی 1-1 بود جو ورزشگاه به شما انگیزه میداد یا فشار را بیشتر میکرد؟ اینطور نبود که هواداران به ما استرس بدهند و فقط انرژی مثبت بود. تا لحظه آخر ما را تشویق کردند و هیچ بی احترامی و فشاری نبود و به خصوص در دقایق آخر فقط ذکر یازهرا و یاحسین بود. دقیقه 95 که من رفتم آن اوت را بیندازم 100 هزار نفر باهم گفتند یا زهرا و واقعا بدن آدم میلرزید. من هم انقدر انرژی روی آن اوت گذاشتم که بلندترین پرتاب عمرم را انداختم و همان توپ خطا و منجر به گل شد.
* درباره گل هم صحبت کنید. در آن گل چند نکته هست، کسی به من پاس گل داد که من از بچگی پیراهنش را جمع میکردم یعنی آقا کریم. توپ آقا کریم چیپ بود و ارتفاع گرفت و واقعا سخت است ضربه زدن به چنین توپی. صادقانه بگویم این لطف خدا بود که توپ رفت در گل بود من هیچ وقت نمیگویم که من ضربه خوبی زدم.
* ماته هم آن لحظه توپ را در درون دروازه شوت کرد. استرس نداشتید که داور آفساید اعلام کند؟ من فقط دیدم که توپ در چارچوب رفته من اصلا ماته را ندیدم و اگر آن توپ را ماته میزد و آفساید میشد من کله اش را میکندم! اما خدا چنین چیزی را چیده بود و هیچ کار خدا شانسی نیست. خدا به دل هرکسی نگاه میکند. من وقتی به پرسپولیس آمدم خیلی هجمه ایجاد شد که تو ما را رها کردی و رفتی و اصلا موفق نمیشوی اما دیدیم که چه شد.
* بهترین دوست شما چه کسی بود؟ ما همه خیلی مچ بودیم اما فرزاد آشوبی، مهدی واعظی و محمد نصرتی را بیشتر صمیمی بودیم. البته با همه خیلی شوخی میکردیم و مسعود زارعی و نبی باقری ها هم خیلی شوخ بودند و یک تیم واحد بودیم. یک بازی ابومسلم که فرشید کریمی روی یک گل اشتباه کرد ولی به خاطر فرشید کریمی عزیز که خیلی فشار رویش بود در عرض چند دقیقه 3 گل زدیم. این یکی از لحظات شیرین برایم بود.
* چرا آن تیم قهرمانی را حفظ نکرد؟ الان پرسپولیس ثبات دارد، تمام بازیکنان این تیم در این چند سال حفظ شده اند. از خط دروازه علیرضا بیرانوند تا خط حمله علی علیپور. اما تیم ما در لیگ هفتم 90 درصد بازیکنان رفتند و این تاثیر داشت. بازیکنانی که گرفته شدند هم تا آمدند آن هماهنگی را حفظ کنند زمان برد. سال بعد تیم ما بسیار پرستاره بود و علی کریمی هم به تیم اضافه شد که افتخار بود کنار ایشان بازی کردن. اما نتوانستیم قهرمانی را حفظ کنیم و یک سری حواشی هم به وجود آمد.
* شما، آقای خلیلی و افشین قطبی آن فصل به محبوبیت زیادی رسیدید اما در تابستان اخیر جوی راه افتاد که شاید این محبوبیت تحت تاثیر قرار گرفت. شما وقتی مسیرت را درست میروی، همیشه دشمنان خاص خودت را داری. محسن خلیلی و افشین قطبی خیلی برای آن تیم زحمت کشیدند و بی انصافی است که برای هیچی آن ها را خراب کنیم. قرار بود من در فولاد و تیم چینی با آقای قطبی دستیار آقای قطبی باشم و کاملا در جریان بودم، ایشان در هلند پیش پیم وربیک بودند که سرطان داشت و اصلا روحشان از ماجرا باخبر نبود. آخر هم دیدیم آقای قطبی و خلیلی تاثیری در رفتن آقای برانکو نداشتند؛ هم برنامه برانکو آن بود و هم مدیریت مقصر بود. آقای قطبی یک موضوع انحرافی بود و من به ایشان گفتم که صحبت کن ولی گفتند که خود مردم متوجه میشوند. خیلی عاشق پرسپولیس است و محسن رفت و برگشت است دیگر... به او تهمت زدند و الکی میخواستند او را خراب کنند، نمیدانم چه کسی پشت این تهمت ها بود ولی محسن همیشه میخواست به پرسپولیس کمک کند.